سرزمین اساطیری سیستان و بلوچستان از دو ناحیه شمال و جنوب تشکیل شدهاست. سیستان امروزی که قسمت شمالی استان را در برمی گیرد، در کتاب اوستا، یازدهمین سرزمینی است که «اهورامزدا» آفریده. همچنین زادگاه رستم دستان قهرمان حماسی شاهنامه فردوسی میباشد. تاریخ نگاران سیستان را به گرشاسب، یکی از نوادگان کیومرث نسبت دادهاند. نام سیستان از نام اقوام آریایی «سکا» اخذ شدهاست. «سکاها» در حدود سال ۱۲۸ قبل از میلاد، سیستان را به تصرف خود در آورده و در پهنه آن استقرار یافتهاند.
«نیمروز» نام دیگر سیستان است. همچنین بنای بیشتر شهرهای سیستان را به پهلوانان اسطورهای ایران چون زال، سام و رستمنسبت دادهاند. زمانی سیستان جزو متعلقات دولت ساسانی به شمار میآمد که به دست اردشیر بابکان فتح شد و در سال ۲۳ هجری قمری، مسلمانان عرب این سرزمین را فتح کردند.
اولین فرمانروای معروف ایرانی این سرزمین بعد از اسلام، «یعقوب لیث» صفاری بود. همچنین یعقوب لیث صفاری پس از شکست اعراب زبان فارسی را به عنوان زبان رسمی کشور اعلام کرد بعد از صفاریان، سامانیان، غزنویان و سلجوقیان نیز هر یک، مدتی در این سرزمین فرمان راندهاند.
سر زمین سیستان دارای مکانهای باستانی ودیدنی فراوانیست مانند کوه خواجه که نام دیگر آن به زبان پهلوی (اوشیدا) است و به معنای کوه ابدی است. این کوه تنها بلندی دشت سیستان است و مورد تقدس زرتشتیان هم قرار دارد زیرا آنان بر این باورند که پیامبر دین زرتشت از آنجا ظهور میکند. کوه خواجه از سه سلسله زمانی در خود آثاری بجا دارد از سه سلسله اشکانیان ساسانیان و حکومتهای اسلامی بعد از آن.
سرزمینی که اکنون بلوچستان نام دارد، به اسم مکا «مکه» مشهور بوده که یونانیها آن را «گدروزیا» نامیده اند. در زمان قدیم در سرزمین بلوچستان باتلاق بسیار وجود داشت و «اراینا» یا «ایرینا» در زبان سانسکریت به معنی باتلاق است و برخی معتقدند از ترکیب این کلمه با کلمه «مکا» کلمهای پدید آمد که به مرور زمان به مکران تبدیل شد. کلمه بلوچستان نیز از زمانی به این سرزمین اطلاق شد که بلوچها در آن سکونت کردند.
در فرهنگ معین درباره قوم بلوچ آمده است:«قومی ایرانی، صحرانشین و دلیر ساکن بلوچستان، طوایف خارجی کمتر در آن ناحیه نفوذ کرده و ایشان در برابر بیگانگان مقاومت نمودهاند. آنان لهجه خاصی دارند که به بلوچی معروف است در تپههای بلوچستان آثاری به دست آمده است که تاریخ این سرزمین را به سه هزار سال پیش از میلاد میرساند.
آنچه مسلم است، کورش هنگام لشکرکشی به هند، مکران را نیز تصرف کرد. فردوسی در شاهنامه، ازگردان بلوچ سخن گفته است یکی از وقایع مهم بلوچستان، عبور اسکندر مقدونی از این سرزمین در هنگام بازگشت از هندوستان است که در جریان آن در اثر وجود ریگهای روان، بیابانهای خشک و بیآب و سرسختی مردمان این سرزمین، اکثر قوای خویش را از دست داد .
در زمان خلافت خلیفه دوم، این سرزمین به وسیله عربها فتح و یکی از سرداران عرب به عنوان حاکم آن منصوب شد، ولی در اثر مخالفتها و جنگهای مردم بلوچستان با وی، سرانجام این سرزمین را ترک کرد در سال سیصد و چهار هجری قمری، سرزمین بلوچستان به وسیله دیلمیان فتح گردید.
در زمان حکومت سلجوقیان در کرمان، منطقه بلوچستان نیز توسط آنها اشغال و تابع کرمان شد بعد از حکومت نادر، بلوچستان اسماً جزو ایران بود، اما حکومت مرکزی تسلط کاملی بر آن نداشت.
اولین محققی که لهجههای بلوچی را بیشتر بطور سیستماتیک مورد مطالعه قرارداد ویلهلم گیگر Wilhelm Geiger بود. او بلوچی را به دو لهجه اصلی تقسیم کرده و بلوچی شمالی (سرحدی) و بلوچی جنوبی (مکرانی) نامید. وی همچنین بلوچی جنوبی را به گروههای شرقی و غربی و بلوچی شمالی را به گروههای شمالی و جنوبی که بترتیب توسط طوایف لغاری Leghلri و مری Mari نمایندگی میشدند تقسیم کرد. گیگر برای نشان دادن تفاوت لغوی لهجهها به این واقعیت اشاره میکند که بلوچی جنوبی به میزان بالایی از زبانهای هندی همسایه لغت اقتباس میکند در حالیکه بلوچی شمالی بیشتر دارای لغات اقتباس شده با ریشه فارسی میباشد.(ترجمه و نقل از جهانی)
یکی دیگر از محققین لهجههای بلوچی “سر جرج گریرسون” Sir George Grierson میباشد. او لهجههای بلوچی را به شرقی و غربی تقسیم کرد. وی معتقد بود که بلوچی غربی در محدوده حکومتی بریتانیا دارای سه لهجه میباشد و آنهارا بر اساس منطقه عمدهای که در آن صحبت میشوند، لهجه کراچی karلči، کیچی kیči و پنجگوری panjguri نامید.
محقق برجسته دیگری که بصورت سیستماتیک لهجههای بلوچی را مطالعه کرده است پروفسور جوزف الفنبین Josef Elfenbein میباشد، او در کتاب “زبان بلوچی، لهجه شناسی بامتن” برای نشان دادن تفاوت بین لهجههای مختلف، لیستی شامل آواشناسی، دستور (صرف و نحو) و لغت تهیه کرده و آنرا بعنوان معیار مقایسه شباهتها و تمایز لهجهها بکار برده است. در اینجا فقط به چند مورد از ویژگیهای خاص این لهجهها بر اساس معیار الفنبین اکتفا میکنیم. (نقشه جغرافیایی لهجهها)
وی بر اساس این معیار، زبان بلوچی را به شش لهجه تقسیم میکند که عبارتند از:
الف- لهجههای تپههای شرقی
این لهجهها در مناطق طوایف مری، بگٹی، لغاری و مزاری صحبت میشوند.
ویژگیها:
۱- تبدیل /u/ به /i/. مثال: بیت bit “شد”، سیر sir “عروسی”
۲- ساخت مجهول در زمان گذشته افعال متعدی
۳- تلفظ ث در لغات “پث” pess پدر، “ماث” mلs مادر، “براث” brلs برادر.
۴- بکاربردن شناسه لn برای اول شخص مفرد و on برای اول شخص جمع
۵- استفاده از لغت لوگ lْg “خانه”، چوک čokk “بچه”
ب- لهجه رخشانی
این لهجه شامل شاخههای زیر میباشد:
۱- کلاتی
مناطق بین “لس بیلا” Las belل در شمال کراچی تا مستونگ Mastung در جنوب کوئته Quetta (عمدتاً منطقه براهویی نشین)
۲- چاغهای و خارانی
نواحی شمالی بلوچستان پاکستان شامل نوشکی، دالبندین، خاران و کلات
۳- افغانی
مناطق جنوبی و جنوب غربی افغانستان عمدتاً نواحی اطراف رودخانه هیرمند
۴- سرحدی
منطقهای که از شرق به دالبندین در پاکستان و از شمال شرقی به چهاربرجک در افغانستان منتهی شده و شامل مرو در ترکمنستان شوروی و سیستان در ایران میباشد، بطوریکه نصرت آباد در بلوچستان ایران جنوبی ترین بخش آنرا تشیل میدهد.
در تألیفات بعدی، الفنبین لهجه رخشانی را به سه گروه کلاتی، پنجگوری و سرحدی تقسیم میکند که لهجه سرحدی در آن شامل مرو در ترکمنستان شوروی، بلوچستان افغانستان و مناطق شمالی بلوچستان ایران که جنوب خاش و شمال ایرانشهر مرز جنوبی آنرا تشکیل میدهند و همچنین نواحی شمالی بلوچستان پاکستان شامل نوشکی، دالبندین، خاران و کلات (که مناطق لهجه پنجگوری مرز جنوبی آنرا تشکیل میدهند) را دربر میگیرد.
ه- پنجگوری
شامل بخش اعظم منطقه خاران xلrلn که کیچ kیč مرز جنوبی و رودخانه رخشان Raxshلn مرز شمالی آنرا تشکیل میدهند و کولوا Kolwل در شرق آن واقع میشود.
ویژگیهای این لهجهها:
۱- /u/ نامتغیر باقی میماند “بوت” but شد، “سور” sur عروسی
۲- ساخت معلوم جمله عادی ترین شکل است ولی شکل مجهول هم بویژه در جنوب پیش میآید. (۶)
۳- تلفظ س لغات “پس” pess پدر، “ماس” mلs مادر، “براس” brلs برادر.
۴- شناسه in برای اول شخص مفرد و an برای اول شخص جمع
۵- “گس” ges خانه، “زهگ” zلg / zahg بچه
ج- لهجه سراوانی
سراوان و مناطق اطراف آن که خاش مرز شمالی و اسپیدان Espidلn مرز غربی آنرا تشکیل میدهند. مناطق مرزی ایران و پاکستان در شرق این منطقه واقع شده و مرز جنوبی آن رودخانه گل gel در شمال راسک میباشد.
در تألیفات بعدی الفنبین، ایرانشهر و بمپور نیز در حوزه لهجه سراوانی شمرده میشوند.
ویژگیها:
۱- تبدیل /u/ به bǖt ǖ “شد”
۲- مجهول، ساخت معمول جمله است
۳- تلفظ ت لغات “پت” petپدر، “مات” mلt مادر، “برات” brلt برادر.
۴- شناسه لn برای اول شخص مفرد و in برای اول شخص جمع (با تلفظ i کوتاه در in)
۵- لوگ lْg یا گس ges “خانه”، چوک čokk یا زهگ zahg بچه
د- لهجه کیچی
منطقه کیچ kیč در بلوچستان پاکستان شامل تربت
ویژگیها:
۱- /u/ نامتغیر، بوت but “شد”
۲- ساخت مجهول
۳- تلفظ ت لغات “پت” petپدر، “مات” mلt مادر، “برات” brلt برادر.
۴- شناسه in برای اول شخص مفرد و in برای اول شخص جمع (با تلفظ i کوتاه در in)
۵- لوگ lْg “خانه”، چوک čokk “بچه”
ر- لهجه لتونی (لاشاری)
منطقه لاشار lلڑلr در بلوچستان ایران شامل “اسپکه” Espakka، “پیپ” pیp، “مسکوتان” Maskْtan، “پنوچ” pannْč
ویژگیها:
۱- /u/ نامتغیر، بوت but “شد”
۲- ساخت مجهول
۳- تلفظ ت لغات “پت” petپدر، “مات” mلt مادر، “برات” brلt برادر.
۴- شناسه un برای اول شخص مفرد و in برای اول شخص جمع (با تلفظ i کوتاه در in)
۵- لوگ lْg “خانه”، چوک čokk بچه
س- لهجههای ساحلی
شامل قصرقند kaser kand، نیکشهر nیkshahr، راسک rلsk و نواحی ساحلی جنوبی بلوچستان از “بی آبان” biلbلn در نزدیکی بندرعباس تا بندر کراچی شامل بنادر چاه بهار، گواتر gwلdar، پسنی pasni، جیونی jiwani و همچنین مناطق مند mand و دشت daڑt.
ویژگیها:
۱- تبدیل /u/ به /i/. مثال: بیت bit “شد”، سیر sir “عروسی”
۲- ساخت مجهول در زمان گذشته افعال متعدی
۳- تلفظ ت در لغات “پت” pet پدر، “ماث” mلt مادر، “براث” brلt برادر.
۴- بکاربردن شناسه لn برای اول شخص مفرد و eyn برای اول شخص جمع
۵- استفاده از لغت لوگ lْg “خانه”، چوک čokk “بچه”
———————————————–
۱Eastern Hill Dialects
۲ طبق نظریه الفنبین، تلفظ قدیمی /u/ در کلمه but “شد” در اکثر لهجهها حفظ شده ولی در بعضی لهجهها به /i/ تبدیل شده است.
۳ ساخت مجهول یعنی افعال متعدی در زمان گذشته برای اشخاص صرف نمیشوند.
۴ با تلفظی مشابه ث در عربی و متمایز از صدای س در فارسی
۵ میروم rawلn، میرویم [raon[۲]
استان سیستان و بلوچستان از لحاظ طبقه بندی اقلیمی درناحیه اقلیمی بیابانی و خشک میباشد.
در یک تقسیم بندی کلی میتوان گفت مناطق ایرانشهر، زابل و باهوکلات، آب و هوای بیابانی و ناحیه زاهدان در مرز بین اقلیم بیابانی و نیمه بیابانی قرار گرفته است. مناطق سراوان، خاش، چابهار، آب و هوای نیمه بیابانی و ناحیه کوهستانی بم پشت در جنوب سراوان و امتداد آن به طرف مشرق تا کوههای بشاگرد، آب و هوای نیمه بیابانی معتدل دارند. اقلیم مشرق ارتفاعات و فلاتهای مرتفع و کم وسعت میان آن، نیمه بیابانی با زمستانهای سرد است.
میزان نزولات در مناطق مختلف معمولاً بین ۱۳۰-۷۰ میلیمتر میباشد. در سال بارندگی گاه موجب ایجاد سیل و خسارت شدید میگردد ولی در صورت مهار سیلابها امکان توسعه کشت افزایش مییابد.
در تابستان حداکثر حرارت شهرستانهای ایرانشهر و زابل به ۵۰ درجه سانتیگراد میرسد. شهرستانهای دیگر حرارت پائینتری دارند. حداقل درجه حرارت زمستان در زاهدان و خاش معمولاً ۸-۷ درجه سانتیگراد زیر صفر و هر چند سال یکبارتا ۱۸- درجه سانتیگراد نیز نزول میکند. زاهدان سردترین و ایرانشهر گرمترین شهرهای استان است. در نواحی جنوبی و ساحلی استان یعنی تا شعاع حدود ۱۵۰ کیلومتری از ساحل دریا در زمستان درجه حرارت شب و روز بین ۲۵-۱۰ در جه سانتیگراد متغیر بوده و این ویژگی همراه با رطوبت نسبی ۹۵-۵۰ درصد در طول سال استعداد فراوان تولید محصولات گرمسیری و سبزیجات غیر فصل را فراهم نموده است. همچنین این نوسانات رطوبت و وجود بادهای موسمی همچون بادهای معروف به صد و بیست روزه و باد هفتم یا گاوکش و ریزش جوی و اختلاف دما در ۲۴ ساعت به استثنای نواحی معتدل سواحل دریای عمان شرایط خاص اقلیمی، پوشش گیاهی و جانوری مناظر بدیعی را به وجود آورده است.
سعت استان و تنوع آب و هوایی، موجب بروز تنوع در پوشش گیاهی و غنای منابع طبیعی تجدید شونده گردیدهاست. جنگلهای حرا در گواتر بلوچستان بینظیر میباشد و انجیر معابد یکی از کهنسالترین درختان کشور بوده که در لیپار چابهار واقع است. حدود ۵۵ درصد از کل مساحت استان معادل ۱۰٬۲۵۰٬۰۰۰ هکتار را مراتع در برگرفتهاست که ۳۰۰ هزار هکتار مراتع خوب، ۷۵۰ هزار هکتار مراتع متوسط و ۲/۹ میلیون هکتار مراتع فقیر و خیلی فقیر میباشد. در استان بیش از ۱۲۰۰ گونه گیاهی که حدود ۷۰ گونه آن دارای ارزش دارویی و صنعتی میباشد شناخته شدهاست. از جمله میتوان گونههای کهور، کنار، بنه، بادام، جش و گز روغن را نام برد. مساحت جنگلهای استان که عمدتاً نیمه متراکم و کم تراکم هستند قریب به یک میلیون هکتار میباشد. همچنین حدود ۳/۶ میلیون هکتار را بیابان و شنزار در بر گرفتهاست.
• قلعه دوست محمد خان • قلعه چهل دختر • قلعه دزک (بلقیس) • مسجد دزک سراوان • موزه تاس و کپل دزک (موزه آب) سراوان •موزه زنده سفال کلپورگان سراوان • موزه محلی سراوان • موزه محلی چابهار • گل فشان تنگ • باغ سرو سرجو، سراوان • قبرستان اسپیدژ • کوه خضر • قلعه سرباز • سد پیشین • سد زیردان • مسجد کهنه قلعه • قلعه چهل دختر • قبرستان اسپیدژ • کوه خضر •قلعه سرباز • کوه بیرک مهرستان (زابلی) • کوه آتشفشانی تفتان • قلعه سیب سراوان • بقایای آتشکده کرکویه • شهر سوخته • کوه خواجه • چاه نیمه • تخت عدالت • زاهدان کهنه • سه کوهه • دهانه غلامان • قلعه رامرود • قلعه خاش • قلعه مچی • قلعه سام • قلعه اسپکه • قلعه هریدوک • قلعه چانف • === بازارها ===
یکی از جذاب ترین دیدنیهای استان بازارهای سنتی شهرهای مختلف استان است که به خوبی نشانگر فرهنگ، سبک زندگی، تولیدات و مصارف و خلق و خوی مردم استان است. انواع لباسهای بلوچی، سوزن دوزی، شیرینیها، میوه و سبزی جات و حصیر محصولات خاص استان اند که در کنار نیازمندیهای عام و خاص استان عرضه میشوند. بازارهای معروف و دیدنی استان عبارت اند از بازار چابهار، بازار سراوان، بازار ایرانشهر، بازار زابلی قلعع تاریخی شیشه ریز جالق،تپه سید میر عمرجالق،قنات های پر آب جالق (گوگن،خوشاب،کشان و.....)مزارع برنج کله گان،باغات ناهوک.
سازهای مختص این استان عبارتنداز: دونلی و قیچک و دهل و سوروز و تمبورگ و بنجو.
سیستان و بلوچستان از جهت رشد و توسعه اقتصادی از مناطق در حال توسعه کشور است. زراعت اشکال متعددی دارد و صنعت آبی آن وابسته به رود هیرمند است. صنایع موجود در استان به دو دسته صنایع ماشینی و دستی تقسیم میشوند که صنایع ماشینی استان عبارتند از صنایع غذایی، نساجی، پوشاک و صنایع شیمیایی و کارگاههای فلزکاری، ریختهگری، ساخت لوازم خانگی و تانکرسازی. معادن این استان عبارتند از معادن مس، کرومیت، منگنز، سنگ مرمر. سنگ آهک و غیره.
به دلیل همسایه بودن سیستان و بلوچستان با پاکستان و افغانستان و همچنین وجود تنها بندر اقیانوسی ایران (چابهار) در آنجا، این استان از ظرفیت بالایی برای پیشرفت برخوردار است.
- گردشگری ایران
- ۲۳۸۸