پادشاهی نروژ (به نروژی: Norge، تلفظ: نُرگِه) کشوری است واقع در اروپای شمالی. پایتخت آن اسلو میباشد. جمعیت این کشور ۵ میلیون نفر و واحد پول آن کرون نروژ است.
کشور نروژ در غرب شبهجزیرهٔ اسکاندیناوی، غرب سوئد واقع شده و در سمت جنوب آن دریای شمال و در سمت غرب آن دریای نروژقرار دارد. واژه نروژ به معنای «مسیر شمالی» است.
زبان نروژی در دو گویش خود، زبان رسمی این کشور است. نروژی یک زبان هندواروپایی از شاخهٔ زبانهای ژرمنی است. وجود دو زبان در نروژ، باعث پیچیدگی مسائل زبانی این کشور شدهاست. این زبانها، بوکمال (زبان کتابی)، که نزدیک به زبان دانمارکی است، و نینورسک (نروژی جدید)، که نزدیک به لهجهٔ شمال سوئد است نام دارند و هردوی این زبانها از سال ۱۸۸۵ بهعنوان زبانهای رسمی نروژ شناخته شدهاند.
حکومت سلطنتی نروژ ریشههایی دارد که به بیش از هزار سال قبل باز میگردد. هماینک شاه هارالد پنجم پادشاه نروژ است. نروژ جزء اتحادیه اروپا نیست و مردم این کشور در همهپرسیهای انجام شده عضویت در این اتحادیه را رد کردهاند. از مردم نروژ ۸۳٫۶ درصد به عنوان مسیحی ثبت شدهاند که ۷۹٫۴ درصد آن مربوط به پیروان آیین لوتری میشود. در نظرسنجیها و سرشماریها، تنها ۲۰ درصد از مردم نروژ گفتهاند که دین در زندگی آنها دارای نقش یا اهمیت است. امروزه تنها ۲ درصد از مردم نروژ در آیینهایکلیسا حضور پیدا میکنند که پایینترین درصد در میان کشورهای اروپا است.
نروژ دارای ذخایر گستردهای از نفت، گاز طبیعی، مواد معدنی، آبزیان، چوب، آب شیرین و نیروی برقآبی است. صنعت نفت حدود یکچهارم از تولید ناخالص داخلی این کشور را تشکیل میدهد و این کشور چهارمین درآمد سرانه بالا در جهان را دارا است. نروژ از الگوی کشورهای رفاهمحور شمال اروپا پیروی میکند و در ازای دریافت مالیاتهای سنگین از شهروندان، دولت به آنها بیمه درمانی همگانی اعطا میکند، به آموزش عالی یارانه میدهد، و در این کشور نظام فراگیر تامین اجتماعی وجود دارد. از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۶، و سپس دوباره از سال ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۱، نروژ بالاترین شاخص توسعه انسانی در جهان را دارا بود.
وایکینگها مهمترین اقوامی بودند که در نروژ سکنی داشتند. از سده چهاردهم تا ۱۸۱۴ پادشاهان دانمارکی بر نروژ به صورت بخشی از قلمرو خود حکومت میکردند، نروژ، در پایان جنگهای ناپلئونی، کوشید تا مجدداً خودمختار گردد، ولی این کشور به زیر حکمرانی پادشاهان سوئدی درآمد، هرچند به پارلمان مجزای نروژ استقلال زیادی داده شد. رشد ملیگرایی در نروژ فشار بسیاری را بر اتحاد با سوئد وارد کرد، در ۱۹۰۵ - به دنبال رأی نروژیان مبنی بر لغو این اتحاد - اسکار دوم پادشاه سوئد ادعای خود را بر تاج نروژ رها کرد تا جدایی صلحآمیز این کشور میسر شود. به دنبال رد پذیرش تخت سلطنت نروژ از سوی یک شاهزاده سوئدی، با مراجعه به آراء عمومی پرنس کارل دانمارکی - با لقب هاکون هفتم - پادشاه نروژ شد. نروژ در جنگ جهانی اول بیطرف بود و در جنگ جهانی دوم نیز اعلام بیطرفی کرد، ولی به دست نیروهای آلمانی اشغال شد (۱۹۴۰). آلمانها دولت دستنشاندهای به رهبری ویدکون کویسلینگ برپا کردند. نروژ طی سالهای ۱۹۴۰ تا ۱۹۴۵ در اشغال آلمان بود و قسمتهای زیادی از کشور طی جنگ ویران شد و ساختمانها، کارخانجات، و بخش عمده شهرها بمباران و با خاک یکسان شد. بیشتر اجناس کمیاب شدند و بسیاری از مردم دوران سختی را تجربه کردند.
- اروپا
- ۲۱۷۵