مسافرانی از هند
ساکنان روستای زرگر خودشان هم نمیدانند که دقیقا از کجا و چه وقت در این نقطه از ایران ساکن شدند. از روم آمدهاند یا از هند یا اینکه زمانی جزو روماهای ترکیه بودهاند و حالا سر از نقطهای در چند کیلومتر آبیک درآوردهاند. آنچه همه ساکنان روستا درباره آن اشتراک دارند، یک نکته است و آن اینکه اجدادشان هر که بودهاند در یک مقطع تاریخی و به دلایلی که تقریبا برای هیچکس روشن نیست، در روزگاری دور از نقطهای در شمال و شاید هم از نقطهای از جنوب وارد ایران شدند و ماندهاند و حالا میراثشان همین زبان رومانو است که نوشتنش به فارسی اگرچه غیرممکن نیست اما آسان هم نیست.
اینکه ساکنان روستای زرگر از کجا آمدهاند بیش از آنکه روایتهای مستند و قطعی داشته باشد، آمیخته به قصهها و شاید افسانههایی شده که شماری از پژوهشگران و افراد مطلع روستا که درباره پیشینه تاریخی روستای زرگر مطالعاتی داشتهاند، همه آنها را رد میکنند.
بعضی از این روایتها سابقه رومانوها در ایران را تا چندهزارسال پیش عقب میبرد و نیاکان آنها را رومیهایی که زمانی در جنگها به ایران آمده و ماندگار شدهاند، معرفی میکند و برخی دیگر هم ساکنان روستای زرگر را از نسل رومیهایی دانسته که در زمان حمله اسکندر وارد خاک ایران و بعدها اینجا ماندگار شدند. روایت دیگری که درباره این روستا نوشتهاند اینکه در جنگ ایران و روم، شماری از رومانوها به دست پادشاه ایران اسیر شدند اما بعدها مورد عفو پادشاه قرار گرفتند و در نزدیکی قزوین یعنی همین روستای فعلی زرگر ساکن شدند اما این روایتها چقدر به واقعیت نزدیک است؟
همایون زرگر، پژوهشگر و از چهرههای فعال فرهنگی همین روستا سالهاست درباره زبان رومانو تحقیق میکند. او میگوید که بخش عمدهای از آنچه درباره تاریخ روستای زرگر و زبان رومانو در رسانهها منتشر شده، واقعیت تاریخی ندارد.
زرگر به زبان رومانو شعر میگوید و درباره این زبان کتابی چندجلدی را در دست اتمام دارد: «من روی زبان رومانو کار کردم و از نظر تاریخی مطالعات زیادی درباره تاریخچه روستا انجام ندادهام اما پژوهشگرانی بودند که در این زمینه مطالعاتی را انجام داده بودند و چندسال پیش یافتههای آنها را دیدم. مستندترین روایت تاریخی از رومانوها این است که آنها مهاجرانی از هند و منطقه کشمیر بودند که در دوره ساسانیان به دلایلی از موطنشان مهاجرت میکنند. علت حرکت آنها از نظر تاریخی مشخص نیست اما آنچه مسلم است اینکه ایل بزرگی بودند و تعدادی از آنها در مسیر مهاجرت به ایران میآیند و دسته دیگری به اروپا میروند. اسنادی نشان میدهد آنها پس از ورود به ایران در به قدرت رسیدن ساسانیان در ایران نقش داشتند و بعدها هم در دربار ساسانی نفوذ پیدا کردند. در صحبتهایی که با استادان تاریخ دانشگاه تهران داشتم آنها هم این نکته را رد نکردند که ایل روملوها که در قدرت گرفتن ساسانیان در ایران موثر بودند، میتواند همان ایلی باشد که از هند به ایران آمده بود.»
بهگفته همایون زرگر، روماهایی که در دوران ساسانی وارد ایران شده بودند، بعدها به دلیل سبک زندگیشان و اینکه یکجانشین نبودند، به نقاط دیگری از جهان مهاجرت کردند اما شواهدی هست که نشان میدهد گروهی دیگری از روماها در دوران صفویه دوباره وارد ایران و در ناحیه کنونی روستای زرگر ساکن شده و از همین جا به چند نقطه در ایران مهاجرت کردهاند: «مرکز اصلی اقامت روماها در ایران همین روستای زرگر بوده و تعدادی از آنها بعدها به مناطق دیگری در کشور مهاجرت کردهاند. در اردبیل ٣ ده هست که تعدادی از رومانو زبانها آنجا ساکن شده بودند، البته طبق آخرین اطلاعاتی که دارم ساکنان این دهها درحالحاضر به کلی زبان رومانو را فراموش کردهاند و ترکی صحبت میکنند.» بخش دیگری از رومانو زبانهای ساکن ایران در روستای قشلاق زرگرها در شهریار ساکناند اما مستنداتی هست که گروهی از آنها هم به استان فارس و منطقهای در خوزستان مهاجرت کرده بودند: «در سال ٧٠ در سفری به فارس پیرزنی را دیدم که بهطور پراکنده در صحبتهایش از کلمات زبان رومانو استفاده میکرد و آنجا بود که متوجه شدم در میان گروهی از عشایر هنوز این زبان رایج است اما چون آن گروه در کوچ بودند نتوانستم آنها را پیدا کنم.» اینها را همایون زرگر میگوید.
او در مطالعاتی که روی زبان رومانو داشته، یافتههایی به دست آورده که نشان میدهد این زبان در مقطعی تحتتأثیر زبان ترکی رایج در میان ترکهای شاهسون قرار داشته و به همین دلیل تعدادی از کلمات شاهسون وارد زبان رومانو شده است. همین شواهد در کنار دیگر مستنداتی، شاهدی است دال بر این موضوع که روماهایی که اکنون در منطقه آبیک قزوین زندگی میکنند، درواقع بازماندگانی از همان گروهی هستند که در دوران صفویه وارد ایران شدهاند. در دایرهالمعارف شهرستان شهریار، احمد فرجی در مقالهای به این موضوع اشاره کرده که «زرگرها با استقرار در رومشرقی که ترکیه کنونی است، بهعنوان نیروی قزلباش به ایران پیوستند. بعضیها بر این باورند که زرگرها ۶۰۰سال پیش، از سمت آناتولی به دلیل ییلاق و قشلاق به ایران آمدند و در دوره صفویه در این مناطق مستقر شدند و تاکنون توانستهاند زبان زرگری را که به نوعی رومی نامیده میشود، حفظ کنند.»
روستای زرگر در قزوین و همچنین روستای قشلاقبالا در شهریار تنها نقاطی در ایران هستند که زبان رومانو در زندگی روزمره مردم آنها هنوز جاری است و با کمترین تغییرات باقی مانده است. در برخی منابع به این موضوع اشاره شده که زبان زرگری در روستایی به نام وسمق هم رایج بوده اما پیگیریهای «شهروند» نشان میدهد، ساکنان این روستا هم حالا این زبان را تقریبا از دست دادهاند.
آنطور که همایون زرگر، پژوهشگر و متخصص در زمینه زبان زرگری میگوید، این زبان در دهههای گذشته به دلیل آمیختهشدن با زبان فارسی و به ویژه زبان ترکی تغییراتی کرده و بخشی از کلمات اصیل آن فراموش یا از دایره واژگانی این زبان حذف شدهاند: «رومانو زبانها در منطقهای مثل اردبیل یا همین منطقه قزوین چون در محاصره زبانهای دیگر ازجمله ترکزبانها بودهاند، زبانشان تحت تاثیر قرار گرفته است. در زبان رومانویی که الان رایج است، کلمات ترکی زیاد است، البته من تلاش کردهام با جمعآوری کلمات و افعال اصیل مانع از فراموششدن آنها شوم اما بههرحال این زبان هم تحتتاثیر شرایط جدید و به ویژه تلویزیون درحال تغییر است و باید برای آن کاری کرد.» زبان رومانو در روستای زرگر اگرچه بین مردم همچنان جاری است و خیلی از زرگریها تلاش میکنند تا این زبان را از کودکی به بچههایشان بیاموزند اما کم نیستند بچههای نسل جدیدتر که به این زبان صحبت نمیکنند.
مهدی یکی از آنهاست، پسری ٣٨ساله که میگوید زبان رومانو را میفهمد اما نمیتواند به این زبان صحبت کند: «در خانه ما به زبان فارسی صحبت میکنند، ما هم از بچگی این زبان را یاد نگرفتیم، البته متوجه میشوم که چه میگویند اما خودم نمیتوانم جملهبندی و صحبت کنم.» آنطور که محمد میگوید بسیاری از خانوادهها در روستای زرگر با بچههایشان به زبان رومانو حرف نمیزنند. این فاصله گرفتن از زبان مادری و جایگزینی تدریجی زبان فارسی در خانههای روستای زرگر درباره بچههای دهههای ٧٠ و ٨٠ جدیتر هم هست. از سوی دیگر، ازدواج با افرادی که بومی روستا نیستند و همچنین مهاجرتها هم تاثیرگذار بوده است؛ بماند که در این میان و در نابودی زبانهای محلی، تلویزیون هم نقش تعیینکنندهای دارد. در عین حال به اعتقاد محلیها بخشی از تغییرات زبان رومانو تحت تاثیر افرادی است که از شهرهای دیگر به روستا میآیند. آنها مدتی پس از سکونت در این روستا، زبان رومانو را یاد میگیرند اما چون نمیتوانند با ادبیات اصیل آن را صحبت کنند، خودشان در آن تغییراتی میدهند.
در میان زرگریها البته خانوادهها و افرادی هم هستند که نگران فراموششدن این زبان محلیاند و با بچههایشان از همان وقتی که به دنیا میآیند، به زبان رومانو صحبت میکنند، با این امید که این زبان که زبان کاملی هست و دستور زبان خاص خود را دارد، باقی بماند.
بهگفته همایون زرگر، زبان رومانویی که در ایران تلفظ میشود، با زبانی که در میان رومانوهای پراکنده در جهان تلفظ میشود، تفاوتهایی دارد. درواقع این زبان در هر منطقهای به نوعی تحتتاثیر زبانهای رایج در آن منطقه قرار گرفته است.
بهگفته او بیشتر تعداد روماها در منطقهای در اسپانیا ساکناند و سایر آنها در کشورهای مختلف پراکنده هستند. نکته جالب درباره رومانو زبانها این است که آنها در جستوجوی افراد همزبان خود هستند. چندسال پیش بود که بعضی از جوانان روستای زرگر پیامی را به زبان رومانو در اینترنت منتشر کردند و گفتند ما در این نقطه از ایران به این زبان صحبت میکنیم و از افرادی که این زبان را میفهمند خواستند تا با آنها تماس بگیرند. بعد از انتشار این پیام بود که سه نفر روما یک کانادایی، یک انگلیسی و یک فرانسوی به ایران آمدند. گفتند که سالها پیش یکبار در سفری به ایران آمده بودند تا بازمانده روماها را پیدا کنند و به دنبال آنها تا فارس و خوزستان رفته بودند اما مقر اصلی روماها یعنی همین روستای زرگر را پیدا نکرده بودند.
رومانو زبانهای پراکنده در جهان اگرچه هر کدام در کشوری ساکناند اما پرچمی با نماد یک چرخ برای تعریف هویت خودشان دارند. «مجتبی مطهری» از جوانان روستای زرگر که با تعدادی از آنها در خارج از ایران در ارتباط است، به این نکته اشاره میکند که گروهی از روماهای ساکن کشورهای اروپایی، تلاشهایی برای ثبت زبان رومانو در یونسکو آغاز کردهاند. آنها میخواهند این زبان را بهعنوان شاخهای از زبانهای هند و اروپایی در فهرست آثار جهانی یونسکو ثبت کنند. کمترین نتیجه ثبت این زبان در فهرست میراث موردحمایت یونسکو این است که شاید روماها بتوانند توجه جهانی را برای حفظ این زبان جلب کرده و حمایتهایی برای صیانت و پیشگیری از نابودی از آن دریافت کنند.
شایعهای بیش نیست!
در گزارشها و خبرهایی که از روستای زرگر منتشر شده خیلیها به آن عنوان روستای نیمهاروپایی ایران را دادهاند، بعضیها هم نوشتهاند از میانه روستا رودخانهای میگذرد که مردم با قایق در آن تردد میکنند! خیلیها هم گفتهاند اهالی این روستا رومانو حرف میزنند و به خط لاتین هم مینویسند. اینجا اما پشت زمینهای زرد و سبز روستای زرگر، نه از رودخانه و مردم قایقسوار خبری هست و نه مردمش به خط لاتین مینویسند و همه اینها... شایعهای بیش نیست.
شهلا زرگر، یکی از زرگرها که زنی میانسال است، در مغازه کوچکی در روستا یک روز دیگر را آغاز کرده و همانطور که مثل همه روزهای دیگر حساب خرید مشتریها را در دفتری ثبت میکند، از تعجبش درباره مطالبی که درباره این روستا نوشتهاند، میگوید: «زبان ما رومانو است. در دنیا افراد دیگری هم هستند که به این زبان حرف میزنند ولی ما هیچوقت اینجا به زبان لاتین ننوشتیم. خط ما فارسی است، همه بچههای ما فارسی مینویسند و نمیدانم چطور و از کجا این اطلاعات غلط از روستای ما منتشر شده که اینجا همه به لاتین مینویسند!»
نه فقط او که تقریبا هیچ یک از اهالی روستا به خاطر ندارند که روزی روزگاری نوشتن به خط لاتین در این منطقه رایج بوده باشد. واقعیت این است که زنان و مردانی که در گذشته در این روستا زندگی میکردند و درواقع به زبان رومانوی اصیل صحبت میکردند، هرگز سواد نداشتهاند که بتوانند بنویسند، آن هم به خط لاتین! اما این شایعه ریشه در کجا دارد؟
محسن زرگر یکی دیگر از اهالی روستا درحالیکه اجاق خوراکپزی را تعمیر میکند برای نذریپزان ماه رمضان میگوید که این زبان از نظر آوایی و نحوه ادای کلمات بهگونهای است که بهطورکلی نوشتن آن به فارسی ممکن نیست: «نه اینکه ممکن نباشد، میشود زبان رومانو را به فارسی هم نوشت اما تلفظ این زبان به گونهای است که اگر به فارسی نوشته شود تنها با اعراب خوانده میشود، بنابراین اگر قرار باشد این زبان را نوشت، نیاز به استفاده از حروف لاتین هست، به نظرم این شایعه از همانجا درآمده که عدهای فکر کردهاند مردم روستا به زبان لاتین مینویسند...»
کلمات و زبان رومانو تقریبا هیچ شباهت و اشتراک زبانی با زبان فارسی ندارد و یک فارسیزبان هرچقدر هم تلاش کند، مفاهیم زبان رومانو را نمیفهمد اما این زبان آنقدر جذابیت دارد که بعضی جوانان روستا به این فکر افتادهاند تا با راهاندازی کانالی در تلگرام آن را به کاربران فضای مجازی معرفی کنند.
محمد صالحی، مدیر این کانال هر روز چند کلمه رومانو و معادل فارسی و تلفظ آن را منتشر میکند. مثلا «گلوله» به زبان رومانوMolowah نوشته و «مولوه» خوانده میشود یا «پلکان» به زبان رومانو Pasoumpaga نوشته و تلفظ آن «پاسومباگا»ست.
این کانال درواقع دریچهای است به دنیای روستای زرگر که زبان رسمی آن هم همین خط فارسی خودمان است، هر چند بخش رادیوی اینترنتی کانال، برنامههایی به زبان زرگری دارد اما واقعیت این است که رومانو زبانهای زرگر همانقدر ایرانیاند که بقیه. روستاییان شیعه مذهبی که مثل همه روستاییها کشاورزی میکنند و دامداری و زمینها را گندم و جو و ذرت میکارند و گله گوسفندان را هر روز میبرند چرا.
آنها ساکنان یک روستای کوچکند با ٢٠٠خانوار و یکهزار نفر جمعیت. روستای زرگرها، پشت خط آهنی که قطارها بیتوقف از آن میگذرند، نقطه آرامشی است و نسیمی پیوسته در کوچههای آن میوزد. روستایی ١٤کیلومتری با خانههایی که اگرچه در صورت و سیما سادهاند و تجملات اضافی ندارند اما پشت درهای آهنی و دیوارهای بلندشان، نمای خانهباغهای بزرگی پیداست و زیر درختهایش تابهای دستساز بستهاند و حیاط خانهها، پر است از سایه درختان پیر، از سایه درختان میوه، درختان آلبالو که خاطره یک روز تابستانی را برایت کامل میکنند.
- گردشگری ایران
- ۳۱۷۴