به گزارش سلامت ؛ در اینجا به ۱۰ نوع درمان غیردارویی برای بهبود افسردگی اشاره میکنم که موجب بهبودی برخی از افراد انجمن من یا دوستانی که در حال نبرد با این غول بودند، شده است. حتی اگر دچار مقاومت دارویی نسبت به داروهای ضد افسردگی نیستید، دانستن این مطالب برایتان خالی ازلطف نیست و میتواند در راستای مصرف دارو به شما کمک شایانی نماید. به یاد داشته باشید که گرچه من نویسندهی بسیار متعصبی هستم( اما کاملا آگاه و با تحقیقات کامل) اما پزشک نیستم، بنابراین پیش از تغییر برنامههای دارویی با پزشک خود مشورت کنید.
-
تحریک مغناطیسی عصب جمجمه
امکان شمردن تعداد افرادی که با روش درمانی تحریک مغناطیسی عصب جمجمه از افسردگی نجات یافتند، برایم میسر نیست. اما در روش اجرایی مارتا رودس قطعا این امکان وجود داشت. وی در خاطراتش نوشت که بیش از ۳۰۰۰ نفر را درمان کرده و دستاوردهایش در حصول این تکنولوژی جدید سهمی را به خود اختصاص داد. روش تحریک مغناطیسی اعصاب جمجمه متحمل فرایندی غیر تهاجمیست که سلولهای عصبی مغز را با امواج مغناطیسی کوتاه تحریک میکند. یک حلقهی سیمی بزرگ از جنس آهنربای الکتریکی به دور جمجمه وصل میشود که امواج متمرکزی را تولید کرده، امواج را از جمجمه عبور میدهد و قشر مخ که منطقهی تنظیم خلق و خوست را تحریک میکند. این روش درمانی در سال ۲۰۰۸ از سوی سازمان غذا و داروی ایالات متحده تائید شد.
من دو سال پیش برای اولین بار دربارهی تحریک مغناطیسی اعصاب جمجمه مطالبی شنیدم. به تنهایی شروع به تحقیق در این زمینه نمودم اما شرکت بیمه، تحقیقات من را تحت پوشش قرار نمیداد و من باید متحمل هزینهی گزافی میشدم. با این وجود، با تلاشهای بیوقفهی یکی از مدیران شرکت یاختههای عصبی، تعرفهی بیمه افزایش و افراد تحت پوشش آن از ۱۰۰ میلیون به ۲۰۰ میلیون نفر رسید. نتایج مطالعهی اخیر که در مجلهی روانپزشکی بالینی به چاپ رسید، حاکی از تاثیر طولانی مدت و دوام روش تحریک مغناطیسی بیش از یک سال در بیماران بزرگسال میباشد. همین امروز صبح شرکت اعلام کرد که هزینههای درمانی برای تحت پوشش گرفتن بیمارانی که نیازمند درمانهای غیر تهاجمی هستند، افزایش خواهد یافت.
-
درمان رفتار دیالکتیکی
درمان رفتار دیالکتیکی یکی دیگر از مباحث محبوب در انجمن افسردگی من است. یک نوع درمان رفتاری- شناختی که در اواخر سالهای ۱۹۸۰ از سوی روانشناس مارشا لاین هن که سابقا به درمان اختلالات شخصیتی مبهم میپرداخت، ارائه شد. اما امروزه به تمامی انواع اختلالات روانی میپردازد. امروز یکی از بیمارانم در انجمن Beyond Blue به من گفت که به عنوان فردی که سالها از افسردگی و اضطراب رنج برده، تکنیکها بسیاری را از گروه حمایتی دیالکتیکی برای گذران زندگی روزانه آموخته است. فعالیتهای رفتاری و تجسمات فکری که از گروه آموخت، او آرام مینمود و این تکنیکها به ویژه در زمان حملههای عصبی یا بروز دلتنگیهای طاقتفرسا برایش بسیار موثر بود. تکنیکهای تنفسی، توقف و دور نمودن افکار منفی و پذیرش همهجانبهی احساسات عمیق بیآنکه خود را قضاوت کنیم و در مواقعی که غیر قابل کنترل یا بدرفتاریم، بخواهیم خود را قابل کنترل و دوست داشتنی جلوه دهیم از تکنیکهای متداول این روش درمانی میباشد.
-
یوگا
تائید بسیاری از مطالعات بر آن است که یوگا به بهبود افسردگی کمک شایانی میکند. به عنوان نمونه در سال ۱۹۹۳، ۵۰ دانشجوی دختر که از افسردگی حاد رنج میبردند به مدت ۳۰ روز و هر روز ۳۰ دقیقه حرکت شاواسانای یوگا را تمرین نمودند. این تمرینات میزان افسردگی آنها را در اواسط و پایان دورهی درمان تا حد قابل توجهی کاهش داد. تیاگان به مدت ۱۵ سال در نیوزلند، استرالیا، پرو و مکزیک به آموزش یوگا و غلبه بر انزواطلبی میپرداخت. او برنامهایی آنلاین برای آموزش یوگا ومدیتیشن تهیه نمود تا به صورت رایگان در اختیار افرادی که از افسردگی رنج میبرند و بارها روشهای دارویی را امتحان کردهاند، قرار گیرد. وی تصریح میکند که چنانچه به تمرینات یوگا به چشم درمان بنگرید، بسیاری از علائم افسردگی در شما کاهش خواهد یافت. حرکات و مکث در اندامها و در عین حال تمرکز بر تنفس موجب تخلیهی انرژیهای بدن که در قالب افسردگی محصور شده میگردد، از بدن خارج و آزاد میشود. تجسمات فکری، تنفس و مولفههای تمرینات مدیتیشن به مساعدت و تجدید قوای مغز پرداخته و الگوی شکلگیری تفکرات جدید را تقویت میکند. یوگا ابزاری قدرتمند است که به تحولات عمیق را در پی دارد.
-
درمان شناختی بر پایهی آگاهی
همانطور که چند روزپیش در مقالهی خود در زمینهی آگاهی ذکر کردم، در مطالعهای جدید که در دانشگاه آکسفورد صورت پذیرفت مشخص شد، درمان شناختی بر پایهی آگاهی به اندازهی داروهای ضدافسردگی در جلوگیری از عود افسردگی موثر واقع میشود. مطالعات دال بر آن است که هم درمانشناختی بر پایهی آگاهی و هم طرحهای کاهش استرس بر پایهی آگاهی، تاثیرات گستردهای بر علیهی افسردگی و اضطراب دارد و موجب کاهش پریشانیهای ذهنی متداول میگردد. سال گذشته یک دورهی آموزشی۸ هفتهای را گذراندم. درنتیجه بیش از پیش از واکنشهای عصبیام آگاهم و پیش از آنکه استرسمرا از پای درآورد، برای کاهش آن تلاش میکنم. من از آنچه موجب استرسم میشود، آگاهم. آگاهم که انتقادهای درونی و تصور آینده مضطربم میکند. از مزایای این روش جای گرفتن استرس در نقطهی خاصی از بدن( ذهن) است و تمرکزم فقط بر آرام کردن آن نقطه معطوف میگردد.
-
تعلیمات جسمانی هانا
الکساندر معتقد است شما هر چیزی اعم از فیزیکی، ذهنی یا روحی را به صورت تنشهای عضلانی به بدن مخابره میکنید. عضلات بدن ما از حافظه برخوردارند. آنها داستانهای ما را نقل میکنند. ما با تنشهای فیزیکی به وقایع زندگی پاسخ میدهیم. با بازگویی و تکرار آسیبهای روحی این تنشهای فیزیکی انعکاسی، میتوانند ادامه یافته و عامل تنشهای عضلانی مزمن گردد. تعلیمات جسمانی هانا، توسط توماس هانا ارائه شد و مبنای آن تعلیمات عصبی عضلانیست که در کمال آرامش به دردهای مزمن معطوف میشود، مایهی تسهیل حرکات و تخفیف استرس است. فعالیتهای جسمانی هانا به طور خاص فعالیت موتورهای حسی فراموشی را تحریک و به مغز آموزش میدهد تا چگونه حرکات عضلاتش را دوباره بازآموزد. ریان ماسکل که سالها در شهر آناپولیس به حرفهی ماساژ درمانی میپرداخت اکنون به حرفهی تعلیمات جسمانی هانا میپردازد. او به من گفت که اکنون به جای دستکاری عضلات مشتریانش که در قالب ماساژدرمانی انجام میداد به آنها آموزش میدهد تا چگونه کارهای خود را انجام دهند، چگونه عضلات خود را به گونهای حرکت دهند که درد و تنش را از خود دور کنند. آموزش تعلیمات جسمانی هانا از یک متخصص، این توان را به شما میدهد تا کنترل بیشتری بر بدن خود داشته و سلامت عصبی – عضلانی شما را در طول حیات تامین میکند.
-
ضربان دوگوشی
هنگامی که آنهایل رافاس مولف کتاب “بیارزش” با محققی که در ارتباط با فعالیتهای مغزی مطالعه مینمود، مصاحبه میکرد گفت که موزیک مغز را فعال میکند، با استفاده از ضربان دوگوشی میتوان خلق و خویی متفاوت خلق نمود. در واقع این تکنولوژی قرنهاست در اطراف ما وجود دارد اما مدتی طول کشید که در چرخهی درمان جای گیرد. چند نمونه از مطالعات اخیر حاکی از آن است که با بهرهگیری از ضربان دوگوشی یا درمان سمعی تا حد زیادی میتوان اضطراب را حداقل در بیمارانی که تحت جراحی آبمروارید قرار میگیرند، کاهش داد و از علائم افسردگی در کودکان و بزرگسالان کاست.
گرچه رافاس مردد بود اما دست به تجربه زد. او اذعان داشت که به محض آنکه صدا به مغزم میرسید، فورا تغییراتی در خود حس میکردم، راحتتر نفس میکشیدم، نور و گرما را در درون خود احساس مینمودم، لبخندی عمیق، لطیف و دلپذیر در چهرهام مینشست، اضطراب و افسردگی را به دست فراموشی میسپردم که هیچ علمی، دانشمندی قادر به توجیح آن نبود. گرچه این احساس تمام روز با او نبود اما حداقل برای وی گوش دادن به موزیک با این روش آرامش سریع، خوشایند، شگفتانگیز و کوتاه مدت را به ارمغان میآورد.
-
حساسیتزدایی حرکت چشم و درمان پردازش مجدد
دو سال پیش من با اشک و آه با دوستم پریسیلا وارنر تماس گرفتم. سرخورده از جلسات روانپزشکی، داروهای جدیدی را امتحان میکردم. با این وجود از هیچ یک از روشهای درمانی نتیجه نگرفتم، نه از تغییر در رژیم غذایی، نه از مدیتیشن و نه از یوگا و طب سوزنی. من تمام گزینهها را امتحان کردم اما هیچ کدام موثر واقع نشد. پریسیلا روش حساسیتزدایی حرکت چشم و درمان پردازش مجدد را پیشنهاد کرد. تنها روشی که توانسته بود به او کمک کند تا از شر اضطرابش رها شود و برای خود او نیز موثر واقع شده بود و تاثیر متفاوتی برای او به همراه داشت.
حساسیتزدایی حرکت چشم و درمان پردازش مجدد، درمانی روانشناختی است که از سوی فرانسین شاپیرو ارائه شد که با استفاده از حرکات چشم و دیگر روشها به پردازش خاطرات دردناک میپردازد. طبق نتایج مطالعاتی که بر استفاده از این روش و نحوهی تداخل آن در اختلالات و کاهش آنها صحه میگذارد، اکنون از سوی برخی سازمانها تائید میشود. این روش برای افرادی که افسردگی آنها با هر گونه شوک، حاد یا تشدید میشود ابزاری فوقالعاده به نظر میرسد. به عنوان مثال زنی به نام گریس که در انجمن افسردگی من شرکت میکند اینچنین شرح میدهد که “این روش به من کمک کرد تا از شر خاطرات دردناک و به یادآوری آنها خلاص شوم.” این روش به پردازش خاطرات دردناک میپردازد.
-
بازخورد زیستی
بازخورد زیستی فرایندی است که به شما آموزش میدهد تا با استفاده از حسگرهای الکترونیکی که به تولید بازخورد میپردازند، کنترل بهتری بر ذهن و بدن خود داشته باشید. بازخورد زیستی این امکان را برایتان فراهم میکند تا در صفحهی نمایش ببینید که افکار خاص چگونه تغییرات پیچیدهای را در بدن شما ایجاد میکنند و چگونه موجب آرامش یا تنش در عضلات شما میشوند و بالطبع چگونه بر افکار شما تاثیر میگذارند. با کمی دستکاری موفقیتآمیز در ذهن و بدن، قادر خواهید بود بر افکار خود غلبه کرده و بدن خود را نیز تحت کنترل درآورید. بازخورد زیستی در درمان انواع بیماریهای فیزیکی و روحی موثر است از جمله فشار خون، دردهای مزمن، سندرم رودهی تحریکپذیر و بیماریهای سندرم عروقی موسوم به Raynaud و این روش به ویژه در درمان بیمارانی که امکان مصرف دارو ندارند یا درمانهای دارویی برایشان موثر نیست، بسیار مفید است.
-
مدیتیشن
دکتر نورمن روزنتال در کتابش با موضوعیت تعالی موسوم به شفا و تبدیل در سایهی مدیتیشنهای متعالی به ارائهی علم شکوهمندی در ورای این نوع از مدیتیشن میپردازد. روزنتال یک محقق ۲۰ ساله و عضو انجمن ملی سلامت روحیست که مغز بیماران مبتلا به اختلالات روحی حاد را به خوبی میشناسد. در واقع در یکی از تحقیقاتش به طور خاص به مطالعهی بیمارانی که از اختلالات دوقطبی رنج میبردند، پرداخت و تاثیر مدیتیشن بر آنها را مطالعه نمود. وی اینچنین مینویسد که به گزارش چندین بیمار، احساس آرامش در آنها افزایش پیدا نمود، تمرکزشان بهبود یافت و توانایی سازماندهی امور در آنها بالا رفت و اولویتبندیهایشان تنظیم گشت. جای تعجبی نیست که با بهرهگیری از روش مدیتیشن قشر پیشپیشانی یا کورتکس مغز تحت تاثیر قرار میگیرد. مدیتیشنهای متعالی نه تنها به بیمارانی که از اختلالات دوقطبی رنج میبرند بلکه به بیماران مبتلا به اختلال اضطراب و افسردگی حاد نیز کمک نمود تا عملکردهای اجرایی خود را بهبود بخشند.
-
تای جی
پیش از آنکه دربارهی فواید تای جی و تاثیر آن در بهبود افسردگی، اضطراب و کنترل استرس چیزی خوانده باشم، با آن آشنا بودم. یکی از همسایگانم که چندی پیش از دنیا رفت به مدت ۵ سال، دو روز در هفته در کلاسهای پیشرفتهی آموزش فنون تای جی شرکت میکرد. من شاهد بودم که این هنر فنون سنتی چینی چه تاثیری بر وی داشت. کمتر دچار شوکهای عصبی میشد و بیشتر لبخند میزد. از نظر حرکتی با مشکلی مواجه نبود. طبق مطالعات انجام شده انجام این فنون با حرکات آرام، کنترل تنفس و مدیتیشن از مزایای فراوانی برای افراد سالخورده برخوردار است. به گزارش مارک ویلر در مقایسهی سالمندانی که تنها به داروهای افسردگی متداول اکتفا میکنند با سالمندانی که هفتهای یک بار شرکت در کلاسهای فنون تای جی را با درمانهای متداول افسردگی ترکیب میکنند، نه تنها میزان افسردگی آنها تا حد زیادی کاهش یافته بلکه کیفیت حیات، حافظهی قویتر و فعالیتهاس شناختی بهتری برایشان به ارمغان آورده و البته انرژی کلی بدنشان نیز افزایش یافته است.
- تغذیه و سلامتی
- ۱۹۵۷