فارس در کتیبههای هخامنشی به صورت پارسه و در نوشتههای یونانی به شکل پرسیس آمده و فارس و فارسی شکل عربی شده پارس و پارسی هستند. فارس منطقهٔ وسیعی است که قسمتی از نیمروز و نیمروز باختری کشور ایران را فراگرفته و تقریباً از یازده سده پیش از میلاد مسیح محل سکونت یکی از طایفههای آریایی بنام پارس بوده و بهمین مناسبت به پارس موسوم گردیدهاست.
نام خلیج فارس برگرفته از نام همین منطقهاست که در سال ۱۳۵۲ هجری شمسی در تقسیمات کشوری ارتباط استان فارس با خلیج فارس قطع شد و مناطق حاشیه خلیج فارس به استان بوشهر تبدیل گردید.
مرکز استان فارس از آغاز حکومتهای اسلامی یا به عبارتی دوران اسلامی، شیراز بودهاست.
پیش از اسلام
ظهور پارس
در چند هزار سال پیش، در این ایالت اقوام بومی این سرزمین به ویژه ایلامیان سکونت داشتهاند که از آنان آثار زیادی در گوشه و کنار فارس بر جای ماندهاست که نشانگر این است این ناحیه ناحیهای آباد و فرهنگی بودهاست. پارسها مردمان بودند آریایینژاد که معلوم نیست کِی به فلات ایران آمدهاند، در کتیبههای پادشاه آشور شمشی اداد پنجم ۸۲۳ تا ۸۱۰ پیش از میلاد و در کتیبهٔ سناخریب در سال ۶۹۱ پیش از میلاد و همچنین در یک رشته از نامههای آرشیو پادشاهان آشور که مربوط به حوادث ۶۵۳ تا ۶۵۲ پیش از میلاد است، پارسوآشبه عنوان یکی از ایالات منتهی عیلامی ذکر شدهاست، به عقیده محققان پارسوآش امکان دارد که همان پارس باشد. در برخی از منابعپارسوا با پارسواش یکسان دانسته شدهاست اما ریچارد نلسون فرای مینویسد گمان نمیرود که پارسواش همان استان پارسوای آشور در خاور دریاچه ارومیه باشد.
بر اساس اسناد مورخان یونانی قبایل پارسی به شش طایفهٔ شهری و دهنشین و چهار طایفهٔ چادرنشین تقسیم میشدند، طایفههای شهری عبارتند از: پاسارگادیان، مرفیان، ماسپیان، پانتالیان، دروسیان، گرمانیان که مهمترین آنها پاسارگادیان بودند و قبیلهٔ هخامنشی و پادشاهان ناحیهٔ پارس از این قبیله هستند همچنین چهار طایفهٔ چادرنشین عبارتند از: دائیها، مردها، دروپیکها، ساگارتیها دولت ایلامیان در سال ۶۳۶ پیش از میلاد به دست آشوریان از بین رفت و شوش پایتخت آن به دست طوایف پارس افتاد.
از هخامنشیان تا پایان دوران ساسانی
مؤسس پادشاهی پارس هخامنش است که تقریباً در ۶۵۰ قبل از میلاد میزیست. پایتخت او شهری بودهاست به همین نام که خرابههای آن هنوز باقی است. از خود هخامنش که سلسلهٔ بزرگی به نام او خوانده شدهاست، چندان اطلاعی در دست نیست اما محتمل است که او طوایف مختلف پارس را متحد کرده باشد. پسر او چیشپیش از ضعف دولت عیلام بعد از مغلوبیت آنها در مقابل آشوربنیپال استفاده کرد و ناحیه موسوم به انزان یا انشان را که شامل شوش و مجاور آن خوزستان بوده متصرف شد و عنوان پادشاه انشان را اختیار کرد چون وفات یافت یکی از پسرهایش مالک انشان و آن دیگری صاحب سرزمین پارس گردید. در قرن ششم قبل از میلاد هر دو قسمت به اطاعت یک نفر از دودمان مذکور درآمد که کمبوجیه یکم نام داشت. وی دختر استیاکس پادشاه ماد به نام ماندانا را به زنی اختیار کرد و کوروش بزرگ فرزندی بود که از این وصلت پیدا شد. کوروش در سال ۵۵۹ قبل از میلاد جانشین پدر شد و در سال ۵۵۰ بر مملکت ماد تسلط یافت و اکباتان پایتخت آن را تسخیر کرد. کوروش اکباتان را پایتخت تابستانی و شوش را پایتخت زمستانی خود قرار داد و نخستین دولت بزرگ جهانی یعنی شاهنشاهی هخامنشی را بدین ترتیب بوجود آورد. هخامنشیان ۲۲۰ سال (از ۵۵۰ پیش از میلاد تا ۳۳۰ پیش از میلاد) بر بخش بزرگی از جهان شناختهشده آن روز از رود سند تا دانوب در اروپا و از آسیای میانه تا اَپاختر خاوری آفریقا فرمان راندند. شاهنشاهی هخامنشی به دست اسکندر مقدونی برافتاد.
بعد از اسکندر و در زمان سلوکیان کشور ایران جزو مستملکات یونان بود تا سرانجام در سال ۲۵۶ پیش از میلاد، پارتها که بیشتر محققین آنها را شاخهای از نژاد آریایی میدانند و درخراسان امروزی میزیستند، قیام کردند و توانستند با جنگهای متعدد دولت اشکانیان را تأسیس کنند.
در زمان اشکانیان ممالک مختلفی که جزو دولت اشکانی بودند استقلال داخلی خود و حتی سلسلهٔ پادشاهان محلی را حفظ میکردند از آن جمله در پارس سکههایی از پادشاهان محلی به دست آمده که میتوان از روی آن به اسامی بسیاری از پادشاهان محلی پارس در زمان اشکانیان پی برد. سلسله پادشاهان این دوره در پارس را به این سبب که هر کدام از پادشاهان مزبور هم پادشاه بودند و هم رئیس آتشکده سلسلهٔ روحانی آثرپاتا مینامند.
پدر مؤسس سلسلهٔ ساسانیان، اردشیر بابکان، ساسان نام داشت و موبد معبدی در استخر در ایالت پارس بود. اردشیر بابکان در سال ۲۲۳ میلادی علم طغیان برداشت و پس از کشته شدن اردوان پنجم، تیسفون پایتخت اصلی اشکانیان را گرفت پس از آن تمام ایران در تحت اقتدار او درآمد. اردشیر بابکان قبل از دست یافتن به پادشاهی شهر اردشیر خُورّه را که امروزه فیروزآباد نامیده میشود، بازسازی کرد. این شهر قبل از آن شهر گور نام داشت. او نخست قصد داشت این شهر را پایتخت خود قرار دهد اما بزودی دریافت که ایالت پارس از لحاظ سیاسی برای اقامت فرمانروا مناسب نیست و پایتخت را در نزدیکی تیسفون قرار داد. اردشیر بابکان همچنین نام ایالت گور را نیز به ایالت اردشیرخوره تغییر داد. ایالت اردشیر خُورّه یکی از بخشهای قدیم فارس بود که شهرهای شیراز، فیروزآباد، خضر، میمند، سیراف و کازرون در آن واقع بود. در دوره ساسانی فارس به ۵ ناحیه تقسیم میشد: ارجان، اردشیرخوره،استخر، دارابگرد و شاپورخوره. پس از چیرگی اعراب، شیراز به جای اردشیر خُورّه مرکز فارس گردید.
پس از اسلام
از دوران خلفای راشدین تا دوران صفویه
در زمان خلافت عثمان در سال ۲۸ هجری قمری استخر و فیروزآباد به تصرف فرماندهان سپاه دولت راشدین درآمد و تمامی فارس ضمیمه متصرفات دولت راشدین شد و به تدریج مردم فارس نیز مسلمان شدند. فرماندهان دولت راشدین در ایالت فارس را به پنج ولایت که هر یک را یک کوره میگفتند، همانند دوره ساسانیان که کورههای اردشیر خوره به مرکزیت شیراز، شاپور به مرکزیت شهر شاپور، قباد به مرکزیت شهر ارجان، استخر به مرکزیت پرسپولیس و دارابجرد به مرکزیت شهر دارابجرد از جمله این کورهها بودند و این تقسیمبندی، تا حمله مغول به سلطنت خوارزمشاه باقیماند. در زمان ضعف قدرت خلافت امویان در قرن سوم هجری قمری، فارس به تصرف یعقوب لیث مؤسّس سلسله صفاریان درآمد. او شیراز را تصرف کرد و برادرش عمرو لیث مسجد جامعی در شهر ساخت که هنوز هم پابرجاست. پس از آن، فارس به تصرف آل بویه درآمد و عضدالدوله دیلمی بر بیشتر ایران و قسمتی از بینالنهرینتسلط یافت. از کارهای برجسته او ساختن بند امیر بر رود کر بود.
پس از آل بویه، سلجوقیان بر فارس مسلط شدند. با ضعف سلجوقیان، سنقرابن مودود، دودمان اتابکان فارس را تأسیس کرد. این دودمان، در ۵۴۳ هجری قمری بر سرزمین فارس فرمانروایی یافت و آخرین فرمانروای آن، آبش خاتون، پس از یک سال سلطنت در ۶۶۷هجری قمری به همسری منکو تیمور، یکی از پسران هلاکوخان مغول درآمد. از آن پس سلطنت وی نامی بیش نبود و چندی نگذشت که فارس به دست امرای مغول افتاد. پس از سلجوقیان اتابکان فارس به حکومت پرداختند و هنوز آثاری از آنان مانند مسجد نو شیراز در شهر باقیاست. اتابکان با دادن پول و اطاعت کردن از سرداران فاتح مغول فارس را از خرابی و تاخت و تاز آن قوم مصون داشتند ولی پس از ضعف این خاندان، مغول بر فارس مسلط شده و حکامی از جانب خود به این سرزمین میفرستادند که سعدی از برخی از آنها در اشعار خود یاد کردهاست. در ۷۵۴ هجری قمری، امیر مبازرالدین محمد پادشاه سلسله آل مظفر، فارس را تصرف کرد. شاهان این دودمان تا سال ۷۹۵ هجری قمری، که امیر تیمور خاندان آل مظفر را برانداخت بر فارس فرمانروایی داشتند.
از دوران صفویه تا دوران قاجار
در سال ۹۰۹ هجری قمری، فارس تخت استیلایشاه اسماعیل صفوی درآمد. در زمان او جانشینان، فارس و مرکز آن شیراز، آبادی و رونق یافت. در این دوران، الله وردی خان و پسرش امام قلی خان که در آن زمان فرمانروایان فارس بودند، در زیبا ساختن و آبادانی شهر شیراز کوشیدند. در جنگ میاننادرشاه و افغانیان غلزایی تحت فرمان اشرف افغان، فارس رنج و ویرانی فراوانی دید. این جنگ با شکست افغانیان در ۱۱۴۲ هجری قمری پایان یافت. پس از مرگ نادر شاه، بار دیگر فارس دستخوش پریشانی شد.
با روی کار آمدن کریم خان زند صلح و آبادی به این ناحیه بازگشت. شیراز را پایتخت خود گردانید و در آبادانی آن کوشش نمود. ارگ کریمخانی، بازار وکیل،حمام وکیل و مسجد وکیل در شیراز از کریمخان زند ملقب به وکیل الرعایا به یادگار ماندهاست.
پس از مرگ کریمخان در سال ۱۱۹۳ هجری قمری، بر سر جانشینی او میان بازماندگانش اختلاف پدید آمد و سرانجام، لطفعلیخان زند به فرمانروایی رسید. پس از آن، فارس در جنگهای بین لطفعلیخان زند و آقا محمد خان قاجار آسیب فراوان دید و سرانجام قاجاریه حکومت یافتند. پس از وفاتفتحعلیشاه در سال ۱۲۵۰ هجری قمری، پسرش حسینعلی میرزا فرمانفرما در فارس به دعوی سلطنت برخاست، اما کاری از پیش نبرد.
قاجار
فارس در دوران قاجاریه، همچنان از سرزمینهای آباد و پراهمیت کشور به شمار میآمد و راه ارتباطی خلیج فارس و مرکز به عنوان نخستین خاکریز، مورد توجه خاص کشورهای خارجی بود. یکی از مهمترین حوادث این دوران، معاهدهٔ انحصار تنباکو در زمان ناصرالدین شاه و به دنبال آن حکم میرزای شیرازی و تحریم تنباکو بود. این حکم با درخواست سید جمال الدین اسدآبادی و در پی نامه او اتفاق افتاد و با اعتراضات فراوان مردم، ناصرالدین شاه شاه قاجار، مجبور شد با پرداخت غرامت، این قرارداد را فسخ کند.
دوران معاصر
- جشن هنر
شهر شیراز در بین سالهای ۱۳۴۷ تا ۱۳۵۷ محل برگزاری جشن هنر شیراز بود. این جشنواره در زمان خود بزرگترین رویداد فرهنگی در نوع خود در سطح جهان بود. این رویداد با هدف تشویق هنرهای سنتی ایران و بالا بردن استانداردهای فرهنگی ایران تشکیل شده بود. همچنین این رویداد محلی بود برای گرد آمدن بزرگترین هنرمندان سنتی و مدرن ایران و سراسر دنیا در رشتههای مختلف هنری.
- جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی
همچنین جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی ایران به مناسبت دوهزار و پانصد سال تاریخ مدون شاهنشاهی ایران و در زمان سلطنتمحمدرضا پهلوی از تاریخ ۱۲ تا ۱۶ اکتبر ۱۹۷۱ (برابر با ۲۰ تا ۲۴ مهر ۱۳۵۰) در تخت جمشید برگزار شد. در این جشنها، سران حکومتی و پادشاهان ۶۹ کشور جهان شرکت کردند و تمدن و تاریخ کهن ایران را ارج نهادند.
جغرافیای طبیعی
استان فارس تقریباً در نیمروز ایران قرار دارد. این استان به طور تقریبی بین مدارهای ۲۷ و ۳۱ درجه اَپاختر و نصفالنهارهای ۵۰ و ۵۵ درجه طول خاوری واقع شده و از سمت اَپاختر بهاستان اصفهان، از سمت نیمروز و نیمروز خاوری به استان هرمزگان، از سمت باختر و نیمروز باختری به استان بوشهر، از سمت اَپاختر باختری به استان کهگیلویه و بویراحمد، از سمت خاور به استان کرمان و از سمت اَپاختر خاوری به استان یزد محدود شدهاست. مساحت استان فارس ۱۲۲٬۶۰۸ کیلومتر مربع میباشد که از این جهت پنجمین استان بزرگ کشور ایرانمیباشد و تقریبا ۱/۸ ٪ مساحت کشور را تشکیل میدهد.
ارتفاع استان فارس از سطح دریا در نقاط مختلف این استان متفاوت است و به چهار دسته تقسیم میشود؛ دسته اول که از ارتفاعات اَپاختر و اَپاختر باختری میباشد که از کوههایسمیرم شروع میشود، تا باختر آباده ادامه مییابد که بلندترین کوه استان فارس کوه بل واقع در نیمروز باختری شهر اقلید با ارتفاع۳۹۴۳ متر قبل از کوه عظمت که گردنه معروفکولیکش در آن واقع شدهاست، ختم میشود. ارتفاعات برم فیروز نیز در این ناحیه واقع شده و از سپیدان آغاز و به ارسنجان منتهی میگردد، دسته دوم که ارتفاعات مرکزی میباشد که کوههای اطراف شیراز (سبزپوشان و بمو) و نیز کوههای مهارلو، خرمن کوه، فسا و کوه تودج را دربرمیگیرد، دسته سوم ارتفاعات باختریاست که در امتداد ارتفاعات کهگیلویه تا کوههای ممسنی در دشت ارژن (کوهمره سرخی) ادامه مییابد و به کوههای سفیدار در فیروزآباد متصل میشود و در نهایت دسته چهارم ارتفاعات نیمروز میباشد که شامل کوههایداراب و ارتفاعات بالنگستان یا هنگستان و کوههای لارستان است.
دشتها و بیابانها
دشتهای استان فارس از رسوبهای آبرفتی تشکیل شدهاند، این دشتها را با توجه به موقعیت جغرافیایی آنها میتوان به دو بخش میانه و باختری و همچنین بخش نیمروزی و خاوری تقسیمبندی کرد، در بخش میانه و باختری دشتهایی وجود دارند که موقعیت کشاورزی دارند و بیشتر به این منظور استفاده میشوند اما در بخش نیمروزی و خاوری بیشتر بیابان و کویر دیده میشود که این بیابانها حدود ۱/۸۴ میلیون هکتار برابر با ۱۵ درصد، پهنه استان فارس را در بر گرفتهاند. در برخی از مناطق بیابانی استان فارس مانند کویر قطرویه در خاور استان و محدوده شهر نیریز، به علت تبخیر شدید، نمک سطح بیابان را پوشانده و کویر را به وجود آوردهاست.
دریاچهها
در استان فارس دریاچههای متعددی وجود دارد، به طوریکه بیشترین تعداد دریاچههای دائمی کشور در استان فارس واقع شدهاند. دریاچههای استان فارس را میتوان به دریاچههای آب شور و دریاچههای آب شیرین تقسیمبندی نمود. از میان دریاچههای آب شور استان میتوان به دریاچه مهارلو، بختگان، طشک و هیرم اشاره کرد. از میان دریاچههای آب شیرین استان نیز میتوان به دریاچه پریشان (بزرگترین دریاچه آب شیرین کشور)، تالاب ارژن، دریاچه برم شور، دریاچه کافتر، دریاچه هفت برم و دریاچه سد درودزن اشاره نمود. وسعت دریاچههای شور استان تقریبأ ۱۴۵۰۰۰ هکتار و وسعت دریاچههای آب شیرین تقریبأ ۳۰۰۰۰ هکتار میباشد.
کوهها
۷۰ درصد از وسعت استان فارس در ناحیه کوهستانی قرار گرفته و در دوره ترشیاری به وجو آمدهاند و با گذشت میلیونها سال از پیدایش آنها جزء کوههای جوان محسوب میشوند. کوههای زاگرس جهتهای اَپاختر باختری و نیمروز خاوری استان فارس را به صورت منطقه ویژه کوهستانی در آوردهاست. قسمت عمده این ناهمواریها بر اثر یک سلسله حرکات شدید کوهزایی ایجاد شده و تحت تأثیر عوامل فرسایشی نظیر بادهای تند و آبهای روان به صورت کنونی درآمدهاست. استان فارس را میتوان به دو ناحیه مشخص طبیعی تقسیم کرد، اول ناحیه اَپاختری و اَپاختر باختری که از ارتفاعات به هم پیوستهای تشکیل شده و گردنههای صعبالعبور و درههای عمیق دارد و دوم ناحیه نیمروز و نیمروز خاوری که در فاصله میان رشتهکوههای فرعی قرار گرفته و شامل دشتهای شیراز، کازرون، نیریز، مرودشت و مرکزیاست.
جنس کوههای استان فارس، اغلب سنگهای آهکی(کلسیم کربنات) میباشد. درز و شکافهای فراوان در این سنگها باعث تشکیل سفرههای آب زیرزمینی فراوانی شدهاند. در این کوهها انواع اشکال فرسایش آهکی (کارستیک) که بر اثر انحلال و رسوبگذاری شکل گرفتهاند دیده میشود.
از مهمترین کوههای استان میتوان به کوه بل با ۳۹۴۳ متر ارتفاع، کوه گر با ۳۱۰۹ متر ارتفاع، خرمن کوه با ۳۱۸۳ ارتفاع، کوه تودج با ۳۱۵۰ متر ارتفاع، کوه ختابان بوانات با ۳۳۶۲ متر ارتفاع،کوه قلات بوانات با ۲۵۵۰ ارتفاع و کوه قند یله با ۲۳۵۰ متر ارتفاع اشاره نمود.
تنگها و درهها
درهها و تنگهای مشهور استانفارس عبارتند از: تنگ چوگان کازرون، تنگ خانی، تنگ الله اکبر، تنگ بستانک (بهشت گمشده)، تنگ براق، تنگ ایج، تنگه لای تاریک، تنگ استهبان، تنگ پلنگان، تنگ لای زنگان، تنگ غنیبی، تنگ لیحنا، تنگ ابوالحیات، تنگ هرایرز (ممسنی)، تنگ بوان (ممسنی)، تنگ زی طشت، تنگ جزین یا گزین، تنگ حاجیآباد (جویم در نیمروز فارس) و تنگ خرقه.
رودخانهها
از مهمترین رودخانههای استان، میتوان به رودخانههای، شادکام، فهلیان، تنگ شیو، قره آغاج، شش پیر، پیرآب، کر، سیوند، آغاج، چوبخله، شور جهرم، شور لار، مهران شور، پلوار،خشک، موند (مند)، گله دار، رودبال، اسیر، شاپور کازرون و اوجان اقلید اشاره کرد.
از آبشارهای معروف استان آبشار دشتک ابرج، آبشار مارگون و آبشار رحمت آباد جویم را نام برد.
چشمهها
چشمههای طبیعی و چشمههای آب گرم عبارتند از چشمه ریچی، چشمه خارگان، چشمه بالنگان، چشمه قدمگاه، چشمه چویو، چشمه سرچشمه جویُم، چشمه ساسان، چشمه ابوالمهدی، چشمه ششپیر، چشمه پلنگان، چشمه جونجان (جونون)، چشمه محمدرسولالله، چشمه بناب قادرآباد، چشمه آتشکده، چشمه تنکاب، چشمه حنیفقان، چشمه آبگرم سراب بهرام، چشمه اسرا، چشمه برمهیر، چشمه براق، چشمه تاسک، چشمه حاجت، چشمه سرابسیاه، چشمه سرابدختران، چشمه سراباردشیر، چشمه کانزرد، چشمه تزنگ، چشمه لهیاسی، چشمه غنیبی، چشمه مهارلو، چشمه آبریز جبل، چشمه نباتی، چشمه انجیرک، رباط، چشمه سرگچینه، چشمه نیگی، چشمه یاقوتی، چشمه سرو نخودی، چشمه گنجینه، چشمه میلاژدها وچشمه مودگان که به دلیل آب درمانی و تفرجگاهی از نظر صنعت گردشگری و گذراندن اوقات فراغت از اهمیت بسیاری برخوردار هستند.
در استان فارس اقوام مختلفی از جمله فارس، لر،ترک قشقایی، تاجیک،عرب خمسه و لک زندگی میکنند. یکی از مناطق مهم عشایریو کوچ نشینی ایران، استان فارس میباشد که با جمعیت ۱۳۷،۷۱۷ نفر، حدود ۳۲ درصد جمعیت کوچ نشین کشور و ۳ درصد جمعیت استان را شامل میشود و یکی از بزرگترین ایلات ایران (ایل قشقایی) با شش طایفه در فارس به کوچروی ادامه میدهند. علاوه بر ایل قشقایی، ایل خمسه و ایل محسنی و همچنین طوایف کوچکتری به زندگی عشایری خود در فارس ادامه میدهند.
در حال حاضر کوچ نشینی در استان فارس به روشهای مختلفی جاری است برخی شیوه سنتی کوچ قبیلهای را دنبال میکنند و دائما در حال جابجایی و ییلاق و قشلاق میباشند که از این میان میتوان ایل قشقایی را مثال زد، گروهی دیگر نیمه کوچ رو هستند و خانهای درروستا و مرتعی در کوهستان دارند و در بهار به به ارتفاعات میروند و برای برداشت محصول به روستا باز میگردند، گروهی دیگر اسکان یافته هستند و زندگی کوچ روی را ترک کرده و در یک جا ساکن شدهاند که از میان این گروه میتوان ایلات ممسنی و کوهمره را مثال زد، گروه آخر گروهی هستند که بر اساس وجود مرتع و علوفه، دامهای خود را به چرا میبرند و از طریق شبانی یا چوپانی زندگی میکنند.
در نظرسنجی که شرکت پژوهشگران خبره پارس به سفارش شورای فرهنگ عمومی در سال ۸۹ انجام داد و براساس یک بررسی میدانی و یک جامعه آماری از میان ساکنان ۲۸۸ شهر و حدود ۱۴۰۰ روستای سراسر کشور، درصد اقوامی که در این نظر سنجی نمونه گیری شد در استان فارس به قرار زیر بود: ۸۰٪ فارس (۷۹٫۳٪ مرد، ۷۹٫۴٪ زن)، ۱۰٪ ترک (۱۲٫۴٪ مرد، ۸٫۲٪ زن)، ۷٫۷٪ لُر (۶٫۵٪ مرد، ۹٫۷٪ زن)، ۰٫۱ کرد (۰٫۲٪ مرد)، ۰٫۱ عرب (۰٫۲٪ مرد)، ۰٫۲٪ بلوچ (۰٫۴٪ زن)، ۰٫۸٪ سایر و ۱٪ بدونجواب بودند.
از غذاها و خوراکیها استان فارس میتوان به آش کارده، آش سبزی صبحانه، کلم پلوی شیرازی، کوفته هلو، دو پیازه آلو، کوفته سبزی، فالوده و دمپخت عدس اشاره نمود. همچنینشکر پلو، آش انار، یخنی نخود، بادام سوخته، قرمه به، رب پلو، یخنی عدس کلم، شکر پنیر، حلیم بادمجان، حاجی بادام، مهیاوه حلوای کاسه، دوای آرد و روغن، آش ماست، پاچه پلو،قنبرپلو، آب پیازک، رنگینک و شامی نیز از غذاهای مخصوص شهر شیراز هستند.
- گردشگری ایران
- ۲۷۱۲