حدود ۷۰۰ سال قبل قومی از نژاد حامی (کوشی) از سوی منطقه اتیوپی و سومالی به سوی جنوب سودان کوچ کرده و در نهایت در منطقه فعلی رواندا و بوروندی و بخشی از اوگاندا ساکن شدند این افراد گله دار بودند و بومیان هوتو نیز که خود از مهاجران غرب آفریقا بودند به کار کشاورزی اشتغال داشتند با ورود استعمار به این منطقه تضادهای قومی میان این دو تیره فزونی گرفت و در دو نوبت به قتلعام منجر شد که آخرین آن سال ۱۹۹۴ بود که شورشیان طرفدار اوگاندا هواپیمای رئیس جمهور هوتو را سرنگون کردند. در مقابل سکوت مجامع بینالمللی و غرب این جنایت اتفاق افتاد و هزاران نفر کشته شدند.
از سال ۱۸۹۴ کنفرانس برلین این منطقه تحت نام تانگانیکای آلمان در اختیار آلمان قرار گرفت. شکست آلمان در جنگ جهانی اولمنجر به تقسیمات مستعمرههای آفریقایی آلمان شد. رواندا به بلژیک واگذار شد. رواندا در ۱۹۶۲ سرانجام از بلژیک مستقل شد.
در آوریل ۱۹۹۴ آغاز نسلکشی در رواندا بود که بهدنبال سرنگونی هواپیمای رئیس جمهور هوتو-تبار صورت گرفت. این حادثه بر تحولات بوروندی و کنگو نیز تأثیر عمیقی گذاشت.
سیاست
رئیس حکومت در رواندا رئیس جمهور است و رئیس دولت، نخستوزیر. رئیس جمهور را مردم با رای خود هر هفت سال یک بار انتخاب میکنند. این دوره برای بار دوم قابل تمدید است. رئیس جمهور وزیران را تعیین میکند.
قوه قانونگذاری رواندا از دو مجلس تشکیل شدهاست. یکی مجلس سنا که ۲۶ عضو دارد و دیگری مجلس ملی که ۸۰ عضو دارد. ۵۳ نفر از نمایندگانش با رای مردم تعیین میشوند. ۲۴ نماینده زن نیز از سوی جامعه محلی و سه نماینده هم از سازمانهای معلولان و جوانان معرفی میشوند. دوره نمایندگی آنها پنج سال است.
نسلکشی
در ۶ آوریل سال ۱۹۹۴، هواپیمای حامل جووینال هابیاریمانا، رییس جمهوری وقت رواندا که از اعضای قبیله هوتو بود، و سیپرین نتاریامیرا، رییس جمهوری بوروندی، در اثر شلیک موشک زمین به هوا در نزدیکی فرودگاه کیگالی، پایتخت رواندا، سقوط کرد.
در پی کشته شدن رئیس جمهوری، هوتوهای تندرو این واقعه را به مخالفان توتسی نسبت دادند و به حملات گسترده علیه اقلیت قومی توتسی و هوتوهای میانه رو دست زدند. قتلعام رواندا یکصد روز به طول انجامید تا سرانجام نیروهای شورشی، که افراد توتسی در آن اکثریت داشتند، توانستند کنترل اوضاع را در دست بگیرند.
گفته میشود که در خلال این یکصد روز، حدود هشتصد هزار تن از افراد قبیله توتسی و هوتوهای میانه رو به دست هوتوهای افراطی کشته شدند. تسلط شورشیان بر اوضاع به فرار حدود دو میلیون تن از اعضای قبیله هوتو به کشور زئیر (جمهوری دمکراتیک کنگو) منجر شد.
با میانجیگری بینالمللی، جنگ داخلی خاتمه یافت و دولت سازش ملی زمام امور را در دست گرفتهاست. قتلعام رواندا پیآمدهای سیاسی گستردهای در پی داشتهاست و جامعه جهانی و سازمان ملل متحد به دلیل خودداری از مداخله به موقع برای خاتمه آن مورد انتقاد بودهاند. لوران کابیلا رهبر چپ گرای کنگو موفق شد با کمک دولت توتسی رواندا و با کمک اوگاندا در سال ۱۹۹۷ دیکتاتور زئیر بنام موبوتو سسه سوکو را سرنگون نمایند.
پس از جنگ
رواندا نخستین کشور جهان است که اکثریت نمایندگان مجلس آن از زنان تشکیل شدهاست (پس از رواندا پارلمانهای سوئد و کوبا قرار دارند). پس از نسلکشی رواندا، مردم این کشور بیش از پیش به انتخاب زنان گرایش پیدا کردهاند.
جغرافیا
با مساحت ۲۶، ۳۳۸ کیلومتر مربع (۱۰۱۶۹ مربع مایل)، رواندا از نطر بزرگی ۱۴۸ کشور جهان است. که از نظر وسعت قابل قیاس با هائیتی و یا دولت مریلند در ایالات متحده، و کمی بزرگتر از ولز است.
اقتصاد
تولید ناخالص داخلی این کشور ۵۷۶/۸ میلیارد دلار است. چهار میلیون و ۶۰۰ هزار نفر نیروی کار آن را تشکیل میدهند که ۹۰ درصد آنها در بخش کشاورزی مشغول به کار هستند. ۶۰ درصد از روانداییها زیر خط فقر زندگی میکنند. نرخ تورم در این کشور در سال ۲۰۰۷ میلادی ۸ درصد بود.
محصولات صادراتی رواندا شامل قهوه، چای، چرم و قلع است که به کشورهای چین (۳/۱۰درصد)، آلمان (۷/۹ درصد) و آمریکا (۳/۴ درصد) صادر میشود. محصولات وارداتی آن شامل مواد غذایی، ماشینآلات و تجهیزات، فولاد، محصولات پتروشیمی، سیمان و مواد ساختمانی است که از کشورهای کنیا (۶/۱۹ درصد)، آلمان۹/۷(درصد)، اوگاندا (۸/۶درصد) و بلژیک (۱/۵درصد) وارد میشود.
مردم
جمعیت این کشور ۱۱٬۶۸۹٬۶۹۶ نفر با میانگین سنی ۷/۱۸ سال است. امید به زندگی برای زنان ۵۱ سال و برای مردان ۵۶/۴۸ سال است. ۵/۱ درصد از مردم این کشور به بیماری ایدز مبتلا هستند. ۸۴ درصد از مردم هوتو و ۱۵ درصد توتسی هستند.
مذهب ۵۶ درصد از مردم این کشور مسیحی کاتولیک است. نزدیک به پنج درصد از مردم هم مسلمان هستند. زبانهای رسمی این کشور شامل کینیارواندا، فرانسوی و انگلیسی است.
فرهنگ
اقوام هوتو و توتسی اقوام اصلی رواندا هستند. تنشهای قومی در رواندا امری تازه نیست. در رواندا میان اکثریت هوتو و اقلیت توتسی همواره اختلاف نظر وجود داشتهاست، اما تخاصم میان آنها از زمانی که این کشور به سلطه استعمارگران درآمد به طور چشم گیری افزایش یافت.
آلمانها در رواندا سیاستی را در پیش گرفتند که اقلیت توتسی که از تبار حامی هستند و نسبت به اکثریت هوتو قدبلندتر ثروتمندترند و پوست روشنتری دارند از امکانات بهتر زندگی و قدرت بیشتر برخوردار شدند. این سیاست توسط بلژیکیها که سرپرستی مستعمره رواندا را بعد از جنگ جهانی اول بر عهده داشتند و مبلغان مسیحی کلیسای روم که از سده ۱۹ در اروپا حضور داشتند، ادامه پیدا کرد.
در واقع، شباهتهای میان دو قوم هوتو و توتسی زیاد است. آنها به یک زبان تکلم میکنند و مکان زندگی و سنن آنها نیز مشترک است. بر اساس یک فرضیه تقسیم بندی هوتو و توتسی فاقد ریشههای نژادی است و در سالهای میانی دوران استعمار بر اساس توانگری مالی ساکنین منطقه ایجاد شدهاست.
در این تقسیم بندی کسانی که مالک بیش از پنج راس دام یا معادل ان بودهاند و یا دارای ریشههای فئودالی قوی و ارتباط بهتر با استعمارگران بلژیکی بودهاند توتسی و سایرین هوتو نام نهاده شدهاند.
اما زمانی که استعمارگران بلژیکی در سال ۱۹۱۶ وارد این کشور شدند هوتوها و توتسیها را دو موجودیت مجزا از هم تلقی کردند و حتی شناسنامهها را بر اساس قومیت دسته بندی کردند.
استعمارگران بلژیکی توتسیها را قومی ارجح بر هوتوها دانستند و توتسیها خشنود از منزلت برتر خود، به مدت بیست سال پس از آن تاریخ در مقایسه با همسایگان هوتوی خود از سطح بهتر آموزشی و شغلی بهرهمند شدند.
با افزایش تدریجی حس انزجار در میان هوتوها، رشتهای از شورشها در سال ۱۹۵۹ رخ داد. در آن زمان، بیش از ۲۰ هزار توتسی کشته شدند و بسیاری دیگر به کشورهای همسایه بوروندی، تانزانیا و اوگاندا گریختند.
پس از آنکه بلژیک در سال ۱۹۶۲ این مستعمره را ترک کرد و استقلال را به رواندا بازپس داد، هوتوها جایگاه خود را به دست آوردند. تصویری که در سالهای بعدی از توتسیها ترسیم شده همواره حاکی از این بودهاست که این قوم نقش سپر بلا را در همه بحرانهای رواندا برعهده داشتهاست.
- آفریقا
- شرق آفریقا
- ۲۳۵۰