سرتان را درد نیاورم، اینم ۱۲ بچه ای که حق استادی به گردن مان دارند:
۱. “کریستین اُووِنز” از “مک باندل باکس”
کریستین اولین میلیون دلارش را قبل از رسیدن به ۱۶ سالگی به دست آورد. او در سنین کم طراحی وب را آموخت و در ۱۴ سالگی اولین شرکت طراحی اش را راه اندازی کرد و سپس به سراغ کارخانه داران و عوامل فروش رفت تا بسته پر تنوعی از اپلیکیشن های “مک اُ.اِس ایکس” (که استیو جابز الهام بخش و انگیزه دهنده ی او بود) را به آنها ارائه دهد. درست از همان جا بود که “مک باندل باکس” میلیون ها دلار برایش ثروت آورد.
نکته ی آموزنده: به دنبال علاقه تان بروید، این لازمه اول است، اما نکته ی اصلی این است که باید به فکر جیب مردم باشید. راهی بیابید که بتوانید کالا یا خدمات مورد نیاز آنها را با قیمتی ارزان تر ارایه دهید.
۲. “امیل ماتیکا” از شرکت “ماتیکا”
امیل تجارت چمن زنی خود را در ۹ سالگی آغاز کرد. شاید چمن زنی برای یک کودک کار ساده ای باشد، اما امیل یگ گام پا را فراتر گذاشت و چمن زنی را به نحو پیشرفته تری توسعه داد. او وقتی ۱۳ سال داشت یک وام ۸،۰۰۰ دلاری برای خرید دستگاه چمن زنی در سطوح گسترده گرفت و توانست تا ۱۸ سالگی شعب ماتیکا را راه اندازی کند و به راحتی در تابستان آن سال ۱۰۰،۰۰۰ دلار درآمدزایی داشته باشد. او در حال حاضر میلیون ها دلار درآمد دارد.
نکته ی آموزنده: گرچه پیروی از یک علاقه ی خاص می تواند موثر باشد، اما از سوی دیگر، کار کردن و انجام آن کار به نحو احسن اگر مهمتر از علاقه نباشد لااقل به اندازه ی آن اهمیت دارد. به قول “مایک روو”، “از علاقه تان پیروی نکنید، اما همیشه در هر کاری علاقه را ایجاد کنید.” هر کاری که آغاز می کنید، سعی کنید آن را بهتر از هر کسی به اتمام برسانید.
۳. “ایوان” از “ایوان تیوب”
“ایوان” وقتی تنها ۸ سال داشت یک شبکه ی “یوتیوب” به نام “ایوان تیوب” راه اندازی کرد. او حالا حدود ۱.۳ میلیون دلار در سال از شبکه اش که بیش از ۱ میلیون کاربر دارد، درآمد کسب می کند. فکر می کنید ویدیوهایش درباره ی چه هستند؟ کاملاً درست حدس زدید- نقد اسباب بازی ها و اموری که بچه های هم سن و سالش به آن علاقه مندند. بله، می توان با صحبت درباره ی “ماینکرفت”، “انگری بردز” و “لِگو”ها ثروتمند شد!
نکته ی آموزنده: اگر کاری را که عاشقش هستید انجام دهید و به خوبی از عهده اش برآیید، می توانید آن را تبدیل به سرمایه گذاری میلیون دلاری کنید. این بدین معنا نیست که این کار، راحت است، اما می توان با پشتکار آن را عملی کرد.
۴. “کامرون جانسون” از “چیرز اند تیرز”
“کامرون” در دوران دبیرستان ۴۰۰،۰۰۰ دلار در ماه درآمد داشت. ماجرا از زمانی شروع شد که او برای یک مهمانی خودمانی که پدر و مادرش ترتیب داده بودند مسئولیت طراحی کارت ها را بر عهده گرفت. وقتی مهمانان کارت ها را دیدند از “کامرون” خواستند تا در ازای پولی که به او می پردازند برایشان کارت طراحی کند. او “چیرز اند تیرز” را در ۱۴ سالگی تاسیس کرد و از آن پس پا به عرصه ی توسعه ی نرم افزاری و تبلیغات آنلاین گذاشت که او را در دوران دبیرستان تبدیل به یک میلیونر کرد.
نکته ی آموزنده: اگر قادرید کاری را به نحو احسن انجام دهید پس می توانید آن را در سطوح گسترده توسعه بخشید; در صنایع نوین وارد شوید و تجارب تازه کسب کنید. ممکن است همین ها شما را تبدیل به یک میلیونر کنند.
۵. “آدام هیلدرث” از “دوبیت و کریسپ”
“آدام” پس از ایجاد سایتی اجتماعی برای نوجوانان به نام “دوبیت” (مشهور در بریتانیا) در شانزدهمین سال تولدش یک میلیونر بود. پس از اینکه سایت اجتماعی اش با موفقیت بسیار مواجه شد، آدام تصمیم به تاسیس “کریسپ” (شرکتی برای حفاظت از کودکان علیه شکارچیان آنلاین) گرفت و سرانجام در سال ۲۰۰۴ نامش در لیستِ ۲۰ نفر برتر از میان ثروتمندترین نوجوانان بریتانیا ثبت شد.
نکته ی آموزنده: گاهی بهترین کار جستجو در میان مشاغل پر درآمد و انتخاب یکی از آنها است. کشف نیازهای جامعه و یافتن راه حل برای رفع آنها نیز ایده ی خوب دیگری است که “آدام” از هر دوی آنها استفاده کرد.
۶. “موزیاه بریجز” از “موز باوز”
“موزیاه” در ۹ سالگی یک شرکت تولیدی پاپیون راه اندازی کرد و تجارتش را با چنان سرعتی گسترش داد که درآمدش در سال به ۱۵۰،۰۰۰ دلار رسید. “موزیاه” در حال حاضر چندین کارمند دارد. او در میان نشریات معتبر از چهره ی خاصی برخوردار است و حتی در برنامه ی “شارک تانک” هم شرکت کرد. وی اکنون در خط تولید لباس مشغول است که مطمئناً در این زمینه هم به موفقیت های بزرگی خواهد رسید.
نکته ی آموزنده: اگر تصمیم به راه اندازی تجارتی دارید به توسعه و پیشرفت کارتان ادامه دهید. همیشه جا برای توسعه ی تجارت وجود دارد فقط حواستان باشد از تیمی قوی در کنار خود بهره جویید.
۷. “جف، دِیو و کاترین کوک” از وبسایت “مای یربوک”
قبل از اینکه کسی با “فیسبوک” آشنایی داشته باشد این ۳ خواهر و برادر “مای یربوک” (سایتی اجتماعی بر مبنای مدارس تحصیلی) را راه اندازی کرده بودند. در آن زمان این سایت به فیسبوک شباهت داشت با این تفاوت که بیشتر تمرکزش بر روی مدارس ابتدایی معطوف بود تا دانشگاه ها. ایده ی راه اندازی وب سایت زمانی به فکرشان خطور کرد که به شهر جدیدی نقل مکان کرده بودند و دلشان می خواست دوستان جدیدی بیابند. این سایت ۶ سال پس از این ماجرا راه اندازی شد. خواهر و برادران “کوک” سرانجام سایت شان را به مبلغ ۱۰۰ میلیون دلار به شرکت “کوپاسا” فروختند که مبلغ بدی نبود.
نکته ی آموزنده: خلاءهای جامعه را دریابید و سعی در رفع آنها داشته باشید. کنشگر و فعال باشید. این کودکان می توانستند از اینکه در محل جدید دوستی ندارند گوشه ای کِز کنند و زانوی غم به بغل گیرند، اما آنها به جای این کار تصمیم گرفتند راه چاره ای بیابند و وارد عمل شدند.
۸. “سانجی و شاوران کوماران” از “گودیمنشنز”
“سانجی” و “شاوران” به ترتیب در ۱۲ و ۱۴ سالگی شرکت ساخت بازی های کامپیوتری خود را راه اندازی کردند. آنها چندین اپلیکیشن به همراه ۳۵،۰۰۰ دانلود به صورت مشارکتی دارند و نیز اپلیکیشن مشهور “کچ می کاپ” را بین دیگران توسعه دادند. اپلیکیشن های آنها با تبلیغاتی که مبنی بر دانلود رایگان شان کرده اند، به منبع رسمی درآمدزایی شان تبدیل شده است. در حال حاضر آنها از اتفاقات و کنفرانس هایی پیرامون ایده های شان صحبت می کنند که می خواهند آنها را عملی نمایند و برنامه های کاری بریزند.
نکته ی آموزنده: این مورد در حقیقت اطاعت از میل وعلاقه به همراه انجام کاری که واقعاً در آن تبحر دارید را می طلبد. این بهترین کار در دنیا و آخرت است.
۹. “فرهاد اسیدوالا” از “راکستا مدیا”
فرهاد “راکستا مدیا”، آژانس بازاریابی ای با ۲۰ کارمند که در سرتاسر دنیا شعبه دارد، را در ۱۶ سالگی تاسیس کرد. شاید درباره ی شرکتش چیزهایی شنیده باشید و یا فرهاد را از یکی از صحبت هایش در “تِد تاکس” بشناسید. او امروزه به عنوان یکی از مصمم ترین کارآفرینان حاضر مشهور است. وقتی از او درباره ی موفقیت شرکتش پرسیدند، فرهاد جواب داد، “تیم کاری من ستون اصلی شرکتم است،” که این امر قطعاً یکی دو نکته ی آموزنده برای ما دارد.
نکته ی آموزنده: نمی توان تنهایی از پس همه ی امور بر آمد. اگر واقعاً قصد دارید تجارت تان رشد کند نباید از ایجاد تیم حرفه ای قوی غافل شوید.
۱۰. “رابرت نِی” از “بابِل بال اَپ”
رابرت در پی نشر بازی مشهورش “بابِل بال” خیلی سریع ظرف ۲ هفته بیش از دو میلیون دلار بدست آورد. او در آن زمان تنها ۱۴ سال داشت. تا حالا بازی او بالغ بر ۱۶ میلیون بار دانلود شده و رابرت همچنان در حال توسعه ی اپلیکیشن های جدید شرکتش (نِی گیمز) است. بابل بال در یک برنامه ی تلوزیونی به نمایش گذاشته شده و همچنان یکی از مشهورترین بازی های “اپل استور” است.
نکته ی آموزنده: برخی افراد واقعاً قادرند به موفقیت یک شبه دست یابند. این نباید برای شما تبدیل به یک آرمان شود. اگر قادر به تولید محصولی نسبتاً خوب هستید این اتفاق می تواند برای شما هم بیافتد.
۱۱. “نیک دی آلویسیو” از “ساملی”
“نیک” در سال ۲۰۱۳ شرکتش، “ساملی”، را به مبلغ ۳۰ میلیون دلار به “یاهو” واگذار کرد. این کار او را به یکی از جوان ترین میلیونرهای خودساخته در دنیا تبدیل نمود. “ساملی” تبدیل به “یاهو نیوز دایجست” شد. نیک حالا برای یاهو کار می کند و وال استریت ژورنال هم لقب “مخترع سال” را به او داده است. در مجله ی تایم (تایم ۱۰۰) نیز از او به عنوان یکی از تاثیرگذارترین نوجوانان دنیا نام برده شد. نیک همچنین کم سن و سال ترین فردی است که موفق به دریافت سرمایه ای کلان در فناوری از جانب بیلیونر هنگ کنگی آقای “لی کا شینگ” شد.
نکته ی آموزنده: نباید سن و سال مانع پیشرفت تان شود. نیک را ببینید که چطور توانست علاوه بر سن کمش سرمایه ای هنگفت از یک بیلیونر دریافت کند.
۱۲. “لینا آرچر” از “لیناز هیر”
لینا وقتی تنها ۹ سال داشت روغن معطر مخصوص موی سر را که تولید خودش بود، داخل بطری می ریخت و می فروخت. او دستورالعمل محرمانه اش را از مادر مادربزرگش به ارث برده بود و از آن در راستای توسعه ی خط تولید کاملِ محصولات مو استفاده می کرد. شرکت لینا در سال ۱۰۰،۰۰۰ دلار درآمد دارد و ارزشش بالغ بر۳ میلیون دلار برآورد شده است. او همچنین “بنیاد علمی لینا آرچر” را تاسیس کرده است. بنیاد او در روز، نیازهای اولیه ۲۰۰ کودک اهل هائیتی از قبیل امور تحصیلی را رفع می کند.
نکته ی آموزنده: وقتی به موفقیت می رسید و پول زیادی به دست می آورید به فکر دیگران هم باشید. پول وسیله ای بسیار مهم برای بدست آوردن خیلی چیزها و لازمه ای برای کمک به فقرا و درماندگان است.
این بچه ها به ما یاد دادند که سن نمی تواند ما را محدود کند. خیلی کوچک و یا خیلی پیر، وجود ندارد. اگر واقعاً دلتان می خواهد تحولی در دنیا ایجاد کنید از همین حالا دست به کار شوید و هیچ توجهی به سن و هر عامل محدود کننده ی دیگر نداشته باشید. وجه اشتراک همه ی این بچه ها ذهنیت شان است. هیچ کدام شان با ذهنیت “نمی توانم” شروع نکردند، بلکه از آغاز “چگونه می توانم؟” را سرلوحه ی کار خود قرار دادند. شما هم می توانید این کار را انجام دهید; حتی اگر هنوز یک دانش آموز دبیرستانی و یا حتی یک بازنشسته هستید.
منبع: آلامتو
- ثروت و زندگی
- ۱۹۷۹